پایدار نماند مال بی تجارت زندگی بهادار تعهدی به ضمانت ملل اپلیکیشن پرداخت صاپ در مقابل اعتماد شما؛ مسئولیم خدمات دیجیتال بانک ایران زمین؛ تجربه ای متفاوت
آرشیو اخبار
روز
ماه
سال
پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري اسلامي ايران خانه ملت - خبرگزاري مجلس شوراي اسلامي پرتال جامع قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران logo-samandehi
  • | انصراف
به کانال تلگرام بانک و صنعت بپوندید بانک و صنعت را در اینستاگرام دنبال کنید
شماره: 446147 تاریخ : 1397/10/26-13:11:16
,15,
ایران باید هدف خود را از ارائه ارز رمز ملی مشخص کند/ کریپتوکارنسی دوای درد تحریم نیست

گزارش کامل نشست تخصصی ارز رمز در ITE 2018- بخش نخست

ایران باید هدف خود را از ارائه ارز رمز ملی مشخص کند/ کریپتوکارنسی دوای درد تحریم نیست

سخنرانان نشست تخصصی ارز رمز، از تجربیات ناموفق در ایجاد ارز رمز ملی در کشورهای مختلف و ابهامات، بایدها، نبایدها و کارکردهای اجری این طرح در ایران گفتند.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، نشست تخصصی ارز رمز از جمله رویدادهایی بود که در نخستین روز نمایشگاه تراکنش ایران (ITE 2018) با حضور متخصصان و فعالان این حوزه برگزار شد.

احمد سلمانی‌آرانی مدیر امور فناوری اطلاعات بانک سپه جانشین دبیر علمی این رویداد بود. مسعود نارنجی مدیر پروژه بانکداری مبتنی بر بلاک‌چین در بانک ملت، حجت عباسی مدیر تحقیق و توسعه در حوزه فناوری زنجیره بلوک و ارز رمزها در شرکت اریاتک، مصطفی نقی‌پور موسس و مدیر آزمایشگاه نوآوری بلاک‌چین و سعید خوشبخت مدیر توسعه و نوآوری شرکت اریاتک در این نشست حضور داشتند.
در پایان نشست تخصصی ارز رمز، محمد مراد بیات، مدیر عامل مرکز فابا و دبیر کل رویداد ITE از سخنرانان تقدیر کرد.
در ادامه بخش نخست از گزارش آنچه در این نشست گذشته را می‌خوانید.
احمد سلمانی‌آرانی: ارتباط میان صنعت بانکداری و فناوری بلاک‌چین را می‌توان در شش کلیدواژه خلاصه کرد که عبارتند از تسویه پایاپای معادلات و فرایندهای پرداخت، تامین‌ مالی، مبادلات تجاری، شناسایی هویت‌ها و وام‌های سندیکایی. ارز رمزها، بارزترین ظهور فناوری بلاک‌چین در امور مالی هستند. انتظار می‌رود با توجه به مزیت‌ها و ویژگی‌های منحصر به فرد خود، تغییرات بنیادینی را در نظام اقتصادی و اجتماعی دنیا ایجاد کنند. اثبات قابلیت‌های ارز رمزها در تسهیل پرداخت‌ها و افزایش شفافیت، در کنار مخاطره‌های احتمالی که ممکن است متوجه عموم مردم و همچنین اقتصاد کشورها کنند، صنعت مالی در دنیا را بر آن داشته است که با رصد مداوم ارز رمزها و بلاک‌چین؛ به عنوان فناوری زیرساخت آن در پی یافتن پاسخ مناسبی برای پرسش‌ها و دغدغه‌هایی باشند که در این زمینه ایجاد شده‌اند. در ایران بنا بر ضرورت‌های فناوری و شرایط ملی و بین‌المللی، فراگیر شدن ارز رمزها ها می‌تواند تاثیرات قابل توجهی بر بازار پول و انظباط مالی کشور بگذارد. این تاثیرات در سناریوهای مختلفی می‌تواند در کنار فرصت‌ها، تهدیدهایی را نیز متوجه عموم مردم و سازمان‌های استفاده‌کننده از آن کند. در این نشست می‌خواهیم با مشارکت و همفکری صاحب‌نظران و متخصصان این حوزه، به بررسی چیستی، ویژگی‌ها، فرصت‌ها و تهدیدهای این پدیده نوظهور در محورهای مختلف بپردازیم؛ این محورها عبارتند از: ماهیت و چیستی ارز رمزها با نگاه بین‌المللی و ملی، مقررات حوزه ارز رمزها در کشور، تاثیر آنها بر شاخص‌های اقتصادی، ضرورت تولید ارز رمزهای  ملی، فرصت‌ها و چالش‌ها در به‌کارگیری این پدیده در شرایط تحریم و لزوم شکل‌گیری اجماع نخبگان، تفاهم ملی و هماهنگی رویه‌ها در ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف برای به‌کارگیری ارز رمزها. بحث را با بررسی نقش رگولاتور در نظارت بر ارز رمز ملی آغاز می‌کنیم. آقای نقی‌پور در خدمت شما هستیم.   
مصطفی نقی‌پور: ارز رمزها از سال 2008 شکل گرفتند. در آن سال نخستین پیشنهاد برای شکل‌گیری یک شبکه‌ پرداخت فرد به فرد عرضه شد. این موضوع همزمان با سقوط ارزش سهام بانک‌ها در وال‌استریت بود که اقبال به شکل‌گیری چنین شبکه‌ای را در فضای غیربانکی افزایش داد. نکته مهم در این میان کاربرد ارز رمزها در آینده است. آنها به دلیل ماهیت خود و اینکه بر مبنای فناوری بلاک‌چین قرار دارند، موضوع امنیت را که در مورد ارزهای دیگر، بسیار چالش‌برانگیز بوده است حل کرده‌اند. نخست آنکه به سادگی تولید نمی‌شوند. ارزهایی را که یک نهاد متمرکز منتشر می‌کند، به راحتی می‌توان به هر میزان که آن مرکز می‌خواهد چاپ و منتشر کرد. برای مثال بانک‌ مرکزی آمریکا می‌تواند با انتشار دلار ارزش آن را کنترل کند. این موضوع اعتماد مردم و سازمان‌ها را کاهش می‌دهد. ایران نیز در مدت اخیر درگیر این چالش بود که ارزش پول ملی کشور در عرض چند ماه به حدود یک سوم تا یک چهارم کاهش یافت. فناوری‌های آینده مانند هوش مصنوعی، این امکان را در اختیار کاربران قرار می‌دهند که برخی کارها را به دستیار شخصی خود بسپارند. برای مثال هوش مصنوعی می‌تواند به جای کاربر، خدمتی را برای او رزرو کند. اگر در این مسیر از پول واقعی بهره بگیرد امکان هک آن وجود دارد. در صورتی که فرد اختیار کیف پول الکترونیکی خود را به یک سیستم مجازی بسپارد، همیشه این خطر وجود دارد که هکرها به آن نفوذ کنند. نگرانی جدی دیگری نیز در مورد اینترنت اشیا مطرح است که پیش‌بینی می‌شود در آینده بسیاری از امور بر مبنای آن انجام ‌شود. امکان دارد هکرها چنین سیستم‌هایی را در کنترل خود بگیرند. اغلب حمله‌هایی که در فضای اینترنت رخ می‌دهد، با تحت کنترل قرار گرفتن یک دستگاه آغاز می‌شوند. اتفاقی که سال گذشته در مورد توئیتر رخ داد نیز از همین دست بود. بلاک‌چین، اینگونه نگرانی‌های امنیتی را به سادگی برطرف می‌کند. حال به ارز رمزهای ملی بپردازیم. من هنوز معنای این اصطلاح را متوجه نشده‌ام. تنها اخباری در مورد موضوع ارز رمز ملی منتشر شده است. این عبارت معنای متناقضی دارد. ارز رمز مفهوم جدیدی از معنای اعتماد عمومی را ارائه کرده است و نوعی توافق جمعی در پشت آن قرار دارد. زمانی که در مورد ارز رمزهای ملی بر مبنای بلاک‌چین خصوصی سخن گفته می‌شود، می‌تواند در سیستم‌های داخلی کاربرد داشته باشد اما برای استفاده عمومی از آن باید تامل بیشتری صورت گیرد. از مطرح‌کنندگان این بحث، دعوت می‌کنم که تاریخچه شکل‌گیری و شکوفایی ارز رمزها و دلایل اقبال عمومی به آنها را مطالعه کنند.
مسعود نارنجی: ارز رمز ملی در دنیا با عنوان‌های مختلف دیگری از جمله ارز رمز بانک مرکزی نیز نامیده می‌شود و در کشورهای مختلفی تا کنون ارائه و بهره‌برداری شده است. این ارزهای مجازی تحت حمایت حاکمیت‌ها قرار دارند که ممکن است نهاد حمایت‌کننده بانک مرکزی کشور یا هر نهاد مسئول دیگری باشد. شواهد نشان می‌دهد که در ایران منظور از این مفهوم همان ارز رمز بانک مرکزی باشد. در دنیا کاربری‌های مختلفی برای این پدیده تعریف شده است و هر کشور اهداف خاص خود را از پرداختن به آن دنبال می‌کند. برای مثال کانادا به دنبال افزایش شفافیت مالی است. دولت چین نیز با عرضه یک ارز رمز، توجه ویژه‌ای به موضوع پرداخت دارد. اما هدف روسیه از ارائه ارز مجازی، دور زدن تحریم‌های این کشور بوده است. دولت ایران نیز باید هدف خود را از پرداختن به این بحث مشخص کند. اگر قرار باشد ارز رمز ملی در سطح بین‌المللی فعالیت کند، نباید انتظار زیادی از آن داشت. صحبت‌هایی که در مورد دور زدن تحریم‌ها با بهره‌گیری از این فناوری زده می‌شود، بیشتر به شوخی شبیه است. ایران باید خواسته‌های واقعی خود را از ارز رمز ملی در سطوح مختلف از جمله حاکمیتی، کاربری و تجاری به گونه‌ای تعیین کند که مشخص باشد در هر سطح، انتظار حل چه مشکلات و چالش‌هایی را با عرضه این نوع ارز دارد. نهاد رگولاتوری بیشترین نفع را از ایجاد ارز رمز ملی می‌برد. امکانات مناسبی برای افزایش نظارت و شفافیت، در اختیار این نهاد قرار می‌گیرد. به ویژه اگر قرار باشد با استفاده از ارز رمز ملی، تراکنش‌هایی در کشور انجام شود، به راحتی نظارت‌پذیر است. همچنین محدودیت‌هایی که اکنون بانک مرکزی به سختی می‌تواند بر بانک‌ها اعمال کند، با فناوری بلاک‌چین به آسانی امکان‌پذیر است. برای مثال، نرخ‌های سود بانکی را که بعضا از سوی بانک‌ها رعایت نمی‌شود، در این بستر می‌توان کنترل کرد. ارز رمز ملی، در سطح کاربری نیز کاربردهای زیادی دارد. برای مثال، بازیگران کوچکی که به سختی امکان فعالیت در سیستم بانکی را داشتند مانند فین‌تک‌ها و استارتاپ‌ها، راحت‌تر به بستر ارز رمز ملی وارد می‌شوند؛ البته به شرطی که این مفهوم با کد باز ارائه شود. در این شرایط، آنها می‌توانند مجوزهای لازم را آسان‌تر از امروز دریافت کنند. رگولاتوری قادر خواهد بود به صورت محدود و کنترل‌شده و در بازه‌های زمانی مشخص، مجوزهایی را به فین‌تک‌ها و استارتاپ‌ها برای فعالیت در این حوزه ارائه کند. اگر آنها در مدت معین طبق قانون عمل کردند، می‌توانند اختیارات بیشتری را دریافت کنند. در سطح فنی نیز باید بررسی شود که آیا ارز رمز ملی بستری امن، پایدار و ازران را برای بهره‌برداری ایجاد می‌کند یا خیر.  در کل، کاربردهای زیادی برای این مفهوم قابل تصور است که همگی آنها در حد فرضیه هستند و نمی‌توان با اطمینان، مدعی تحقق آنها شد. چنین پروژه‌هایی باید با اجماع متخصصان و فعالان این حوزه اجرایی شوند؛ به گونه‌ای که بازیگران بزرگ و کوچک اکوسیستم بانکداری و پرداخت کشور دور هم جمع شوند و تعامل بیشتری داشته باشند. در این صورت است که کاربردهای مفاهیمی چون ارز رمز ملی مشخص‌تر و دغدغه‌های بانک مرکز در این خصوص نیز برطرف می‌شود. برای مثال نهاد رگولاتوری نگرانی خود را از مباحثی چون خلق پول و پولشویی بارها مطرح کرده است. بانک مرکزی تمایل دارد اهرم‌های نظارتی و کنترلی خود را حفظ کند. با تعامل و اجماع می‌توان این دغدغه‌ها را از میان برد و همچنین مشخص کرد که ادعاهای مطرح شده در مورد کاربردهای ارز رمز ملی تا چه درست است.      
نقی‌پور: اشاره شد که کشورهای زیادی ارز رمز ملی دارند. کشورها را از نظر نوع موضع‌گیری در برابر ارز رمزها می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد. یک گروه آنهایی هستند که بهره‌گیری از این پدیده را به صورت ضمنی یا قطعی غیرقانونی می‌دانند. برای مثال بانک‌ مرکزی ایران، با صدور بخشنامه‌ای بهره‌گیری موسسات مالی و اعتباری کشور را از ابزار بیت‌کوین و ارز رمزهای دیگر، ممنوع کرده است. گروه دیگر، کشورهایی هستند که اینگونه ارزها را مشمول قوانین ضد پولشویی دانسته‌اند یا بر آنها مالیات وضع کرده‌اند. برای مثال، اغلب کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ارز رمزها ها را نوعی کالا و در نتیجه، برای آنها مالیات در نظر گرفته‌اند. البته معاملات مبتنی بر ارز رمزها در کل این اتحادیه معاف از مالیات بر ارزش افزوده است. کره جنوبی نیز اینگونه ارزها را مشمول قوانین ضد پولشویی می‌داند و برای انتقال آنها سقف تعیین کرده است. البته برخی کشورها از جمله استرالیا و کانادا نیز هر دو مورد مالیات و قوانین ضد پولشویی را بر ارز رمزها اعمال کرده‌اند. در دسته سوم، کشورهایی قرار می‌گیرند که ارز رمز ملی خود را دارند. تعدادها آنها بسیار اندک است و شامل جزایر کارائیب، جزایر مارشال، ونزوئلا، چین، لیتوانی و ایرلند می‌شود. دسته چهارم را کشورهایی تشکیل می‌دهند که هنوز موضع قانونی منفی یا مثبتی در برابر ارز رمزها ندارند و در این خصوص قانون‌گذاری نکرده‌اند. بیشتر کشورهای دنیا در این گروه قرار می‌گیرند. برای مثال به گفته رئیس بانک مرکزی سنگاپور، این نهاد از استارتاپ‌های فعال در حوزه ارز رمزها  حمایت می‌کند. البته بسیاری از بانک‌های مرکزی در کشورهای مختلف نسبت به خطرات این پدیده هشدار داده‌اند؛ برای مثال نهاد رگولاتوری در هند سه بار تا کنون هشدار داده است که مسئولیت فعالیت در حوزه ارز رمزها با خود افراد است. تنها موردی که می‌توان مثال زد کشوری کاملا به صورت عملیاتی و با حمایت مستقیم دولت وارد بحث ارز رمز ملی شده، ونزوئلا است. نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور این کشور در فوریه سال 2018 اعلام کرد که ارز رمز ملی ونزوئلا با عنوان پترو و با پشتوانه نفت، طلا و سنگ‌های قمیتی عرضه می‌شود. مارس همان سال عرضه اولیه آن به پایان رسید. خود این کشور ادعا می‌کند که بیش از سه میلیارد دلار از این عرض را به فروش رسانده اما تقریبا هیچ منبع مستقلی این موضوع را تایید  نکرده است. آوریل 2018 نیز دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا، با صدور یک دستور اجرایی، فعالیت اتباع و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی این کشور را در حوزه خرید و فروش پترو ممنوع کرد. سپتامبر همان سال، رویترز مدعی شد بر مبنای تحقیقاتی که انجام داده است تقریبا هیچ‌کس به خرید و فروش پترو نمی‌پردازد. هیچ صرافی‌ای نیز آن را نپذیرفته است. تجربه ونزوئلا باید مورد توجه قرار بگیرد. در مورد کاربردهای داخلی ارز رمز ملی، برای مثال استفاده از آن در انتقالات بین بانکی، همین امروز هم چنین سیستمی در کشور وجود دارد. شرکت خدمات انفورماتیک چندی پیش اعلام کرد ریال پشتوانه ارز رمز ملی است. اگر قرار بر چنین رویکردی باشد که خود ریال وجود دارد و شبکه متمرکز بین بانکی نیز برقرار است. اکنون نقل و انتقالات بانکی از طریق شبکه شتاب و شاپرک انجام می‌شود و همه تراکنش‌ها تحت نظارت رگولاتور قرار دارند. در این شرایط کارکرد ارز رمز ملی چیست؟ اگر هم هدف دور زدن تحریم‌هاست که تجربه ونزوئلا نشان می‌دهد، امکانپذیر نیست. همانگونه که اشاره کردم باید کارکردها و اهداف مورد نظر خود را از پرداختن به موضوع مشخص کنیم.
حجت عباسی: ارز رمز ملی از جنبه کارکرد و ماهیت فناوری، می‌تواند عنوان ارز رمز را داشته باشد اما از نظر فلسفه وجودی بی‌معناست. چرا که هدف از شکل‌گیری ارز رمزها، حذف واسطه‌ها بوده است؛ به این معنا که نهادهای اعتمادساز حذف شوند. بر این اساس، شکل‌گیری ارز رمز ملی با اعتماد به حاکمیت، معنایی ندارد. اصطلاح ارز رمز ملی در ذهن من مانند مفهوم بانکداری غیرربوی است؛ قرار گرفتن این عبارت‌ها در کنار هم پذیرفتنی نیست. نزدیک‌ترین اصطلاح به این مفهوم در دنیا، نشنال کریپتوکارنسی (National Cryptocurrency) است که تعریف آن با معنایی که در ایران از ارز رمز ملی ارائه می‌شود، تفاوت دارد. معادل فارسی نشنال کریپتوکارنسی را می‌توان ارز رمز مردمی دانست؛ به این معنا که افراد یا شرکت‌های خصوصی به دلایل مختلف تصمیم به عرضه یک پول مجازی می‌گیرند. مهم‌ترین دلیل چنین اقدامی نوعی حس نوستالوژی بوده است چرا که این مفهوم پس از پذیرفته شدن یورو در کشورهای اتحادیه اروپا شکل گرفت. در آن شرایط، برخی تصمیم گرفتند ارزی مجازی را با عنوان واحد پولی پیشین کشور خود عرضه کنند. هیچ پشتوانه دولتی‌ای نیز پشت این ارز رمزها قرار ندارد. نوعی دیگری از کریپتوکارنسی، در اصطلاح ساورین یا ساورنتیکی نامیده می‌شوند و معادل فارسی آنها را می‌توان ارز رمزهای حاکمیتی دانست. اینگونه ارزها را نهادی در بدنه دولت منتشر می‌کند که برای مثال می‌توان به عرضه مارشال کوین در جزایر مارشال یا پترو در ونزوئلا اشاره کرد. اصطلاح دیگر در این حوزه سنترال بانک کریپتوکارنسی (Central Bank Cryptocurrency) یا ارز رمز بانک مرکزی است که به نظر می‌رسد در ایران چنین مفهومی مورد نظر باشد. این ازرهای دیجیتال از سوی بانک‌های مرکزی کشورهای مختلف عرضه می‌شوند. این دو نوع ارز رمز آخر، از پشتوانه حاکمیتی برخوردار هستند. از منظر دیگری نیز می‌توان این مفهوم را تقسیم‌بندی کرد. در دنیا برخی انواع ارز رمز ملی وجود داشت که نوعی شبهه بیت‌کوین بودند؛ به این معنا که یا ساز و کار کارکاردی آنها شبیه به بلاک‌چین بود یا پشتوانه‌ای نداشتند. با اطمینان می‌توان گفت هیچ نمونه‌ای از این دست ارز رمزها موفق نبوده‌اند. گروه دیگر، ارز رمزهای ملی‌ای هستند که پشتوانه فیزیکی دارند؛ از جمله آنها می‌توان پترو با پشتوانه نفت یا گولدکس با پشتوانه طلا را نام برد. به نظر می‌رسد ارز رمزی که در ایران از آن صحبت می‌شود نیز در این دسته قرار بگیرد و پشتوانه آن ریال باشد. این موارد نیز موفقیتی نداشته‌اند. یکی از دلایل شکست بیشتر نمونه‌های گروه اول این بوده است که تولیدکنندگان آنها تصمیم داشتند به سرعت استفاده از این ارزها را در میان مردم گسترش دهند در نتیجه حجم زیادی از آنها را در مراحل مقدماتی عرضه کردند. در نتیجه، افراد زیادی ارزهای شبهه بیت‌کوینی را خریدند و فروختند و این مساله قیمت آنها را در فاصله کوتاهی افزایش و سپس کاهش داد. اکنون از ارزش آنها به حدی کاسته شده است که می‌توان گفت اصلا وجود ندارند. یک مشکل دیگر هم که به شدت به چنین ارزهایی آسیب زد، حمله‌های 51 درصدی بود. به همین دلیل بانک‌ها تصمیم گرفتند برای ورود به حوزه ارز رمزها، چنین تجربیاتی را تکرار نکنند و سراغ ارزهای گروه دوم بروند. از پترو، که معروف‌ترین نمونه این ارزهای با پشتوانه است، به عنوان بزرگ‌ترین کلاهبرداری دولتی نام برده می‌شود؛ چرا که در تاریخ ادعایی ونزوئلا هیچ نشانه‌ای روی شبکه اتریوم یا نم، که نامزدها فروش توکن هستند، مبنی بر عرضه حدود 735 میلیون دلار ارز ثبت نشده است. رقم مورد ادعای این کشور نیز در مورد فروش معادل حدود سه میلیارد دلار پترو، عددی است که اگر همه ارزهای موجود در دنیا فروخته شوند به دست می‌آید. در کل، می‌توان نتیجه گرفت ارز رمزهای ملی، روی کاغذ به نتیجه نرسیده‌اند. با وجود این تجربیات، برخی کشورها به دلایلی به سراغ عرضه ارز رمز ملی می‌‌روند. یکی از دلایل ایجاد زیرساختی نوین، ارزان، سریع و ایمن برای جایگزینی شبکه بانکی موجود است. هدف اصلی آنها را نیز باید افزایش شفافیت دانست. بدون اینکه قصد قضاوتی در این حوزه داشته باشم؛ آیا می‌توان نتیجه‌گیری کرد واقعا چنین دغدغه‌ای در سیستم بانکی کشور وجود دارد و تنها راه‌حل آن نیز ارائه ارز رمز ملی است؟ جلوگیری از وابستگی به دلار یا کاهش فشارهای ناشی از تحریم‌ها، یکی دیگر از دلایل طرح این مبحث در کشورهاست. عرضه کریپتو روبل در روسیه مثالی است که معمولا در این زمینه زده می‌شود. اما یک مورد را نباید نادیده گرفت؛ روسیه می‌تواند از کشورهای حوزه اوراسیا برای فروش ارز رمز خود استفاده کند. برخی کشورها به دلیل هم‌پیمان با روسیه، حاضر می‌شوند تبادلات مالی خود را از طریق این ارز انجام دهند. باز هم بدون قصد پاسخگویی می‌پرسم که آیا کشوری وجود دارد که ایران بتواند با انتشار ارز رمز ملی، با آن مبادلات مالی داشته باشد؛ در این زمینه پشتوانه ارز نیز تفاوتی ندارد؛ هر چند که قاعدتا نباید ریال باشد. آیا مشکل مبادلات بین‌المللی ایران نوع ارز آن است یا مساله این است که کشورهای دیگر از تبادل با ما خودداری می‌کنند؟ بحث بعدی تسهیل انتقالات بانکی در کشورهایی است که نرخ نفوذ خدمات بانکی پایینی دارند. آنها تصمیم گرفته‌اند با انتشار ارز رمز ملی و گسترش کیف پول الکترونیکی بین افراد، نرخ دسترسی عموم مردم به خدمات بانکی را افزایش دهند. آیا اکنون سیستم بانکی کشور با سرریز استفاده از خدمات خود مواجه نیست؟ آیا افراد در هر نقطه که حضور داشته باشند با فاصله کوتاهی به خدمات بانکی دسترسی ندارند؟ موضوع بعدی، مقابله با شرایط بد اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری‌های مستقیم خارجی است. پتروی ونزوئلا و ارز رمزی که کشور پرتغال در دوران بحران اقتصادی منتشر کرد، در این دسته قرار می‌گیرند. آیا ایران می‌تواند با انتشار ارز رمز ملی با پشتوانه ریال،  سرمایه‌ مستقیم خارجی جذب کند؟ به ویژه در شرایطی که نمونه‌های خارجی نیز با موفقیت مواجه نشده‌اند. حتی اگر ادعای ونزوئلا در فروش 735 میلیون دلار پترو را بپذیریم، رقم اعلام شده تنها یک شصتم حجم صادرات نفت این کشور در یک سال است. آخرین دلیل کشورها برای عرضه ارز رمز ملی، ایجاد رقیبی بومی برای بیت‌کوین است؛ چرا که معتقدند این ارز مسائل مربوط به مبارزه با تامین مالی تروریسم و پولشویی را رعایت نمی‌کند. نخستین کشوری که با این رویکرد به مساله ارز رمز ملی ورود کرد، اکوادور بود. این کشور، در سال 2013 همه فعالیت‌های مربوط به کریپتوکارنسی را ممنوع اعلام و مردم را ملزم به استفاده از از ارز رمز ملی کرد. آیا در ایران و با پشتوانه ریالی که به راحتی از طریق اینترنت بانک یا عابربانک مبادله می‌شود، چنین چالش‌هایی واقعا مطرح است؟ تنها حدود 17 صدم درصد حجم پولشویی در ژاپن از طریق ارز رمزها انجام می‌شود. در چنین شرایطی بیت‌کوین واقعا نمی‌تواند برای ایران چالشی در حوزه پولشویی باشد که بخواهد برای ایجاد رقیب آن هزینه کند.    


ارسال به دوستان با استفاده از:

نظر کاربران

Memory usage: 217
آینده خواندنی است طرح آرامش پست بانک ایران