موسسه های مالی باید خود را برای 50 سال آینده آماده کنند
با پیشرفت فناوری در زمینههای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، بسیاری از کسبوکارها برای ورود به عصر دیجیتال باید جهشی بزرگ داشته باشند؛ به این دلیل که روزبهروز، فاصله کسبوکارها با تکنولوژی درحال بیشتر شدناست.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت ، کسبوکارهای سنتی برای پرکردن این فاصله نیاز به یک استراتژی و چشمانداز بلندمدتتری نسبت به گذشته هستند. این دسته از کسبوکارها باید سازوکاری درازمدت برای عبور از این عصر و انتقال به عصر دیجیتال اتخاذ نمایند تا بتوانند به ثبات و پایداری در دهههای بعد دست پیدا کنند.
"کداک"، از مشهورترین شرکتهای عکاسی قرن بیستم بود که در سال 2012 اعلام ورشکستگی کرد. دلیل ورشکستگی "کداک"، ناتوانی در تطبیق با پیشرفتها و تحولات بنیادین دوربینهای عکاسی در پی ورود دوربینهای دیجیتال بود. داستان ورشکستگی "کداک" امروزه در بسیاری از دانشگاههای جهان در حال تدریس است. این شرکت خود را مشغول برنامهریزی روی پروژههای کوتاهمدت کرده بوده و خیلی دیر نسبت به نفوذ تکنولوژی دیجیتال به صنعت خود واکنش نشان داد و از بین رفت. نوآوری و تکنولوژی مدتها پیش وارد این حوزه از کسبوکار شده و کسبوکارهای سنتی در حوزه رسانه و عکاسی را از بین برده و شرکتهای جدیدی به وجود آورده است. از این دست مثالها در دنیای تجارت کم نیست.
نکته مشترک همه این کسبوکارهای، چشمپوشی از رصد نشانههای پیشرفت کسبوکارهای نوپا و نوظهور بوده است. حال نوبت به مؤسسات مالی رسیده است. آنها در دورهای هستند که استارتآپها میتوانند خطری برای آنها باشند. رشد سریع استارتآپهای مبتنی بر خدمات مالی، می تواند هشداری برای موسسات مالی باشد.
آینده خدمات مالی سنتی
طبق آمار و گزارشهای موسسات آماری معتبر، تا سال 2025، با هجوم کسبوکارهای نوپا 20 الی 60 درصد از سود مؤسسات مالی کاهش خواهد یافت. اما باید به این نکته هم اشاره داشت که استارتآپها، بهتنهایی نمیتوانند فاصله بین تکنولوژی و مؤسسات مالی کنونی را پر کنند. برای پرکردن این فاصله، مؤسسات مالی باید تفکر سنتی را کنار گذاشته، نوآوری را درون خود به جریان دربیاورند.
درحال حاضر مؤسسات مالی، معمولاً بر روی پروژههای کوتاهمدت برنامه ریزیمی کنند. آنها به دنبال رسیدن به سود در کمترین زمان ممکن با ساختار فعلی خود هستند. سرمایهگذاران و کارآفرینان این حوزه باید با بازنگری بر روی برنامهها و چشماندازهای این سازمانها، خود را با پیشرفتهای تکنولوژی هماهنگ سازند.
مدیران این سازمانها، تصور میکنند تنها با سرمایهگذاری بر روی استارتآپها میتوانند به رشد شرکتهایی مانند "اوبر" و "اسلَک" برسند که این تصور کاملاً اشتباه است. شرکت "ونگوارد" بزرگترین شرکت سرمایهگذاری در جهان است که در زمینه ارائه خدمات مالی به شرکتها و استارتآپها فعالیت میکند. این شرکت که تاکنون 20 میلیون، سرمایهگذار را به خود جذب کرده، فعالیت خود را از 40 سال پیش، آغاز کرده است و این جایگاه نتیجه چشمانداز بلندمدت آن است. بنابراین کسبوکارهای حوزه مالی جهت بقا باید در زمان مناسب بازنگری اساسی بر روی چشماندازها و برنامههای درازمدت خود داشته تا به سرنوشت "کداک" دچار نشوند. این سازمانها باید نوآوری را پذیرفته، برنامههای درازمدتی را طراحی کرده و از سود پروژههای کوتاهمدت خود چشمپوشی نمایند. این تنها راه برای بقای آنها در دهههای بعدی خواهد بود.
نوآوری با تکنولوژی تفاوت دارد
باید به این نکته توجه داشت که در دنیای امروز تکنولوژی خود یک ابزار است، که نه تنها موسسات مالی بلکه هر فرد یا شرکتی میتواند آن را تصاحب نماید. نکته اساسی نوآوری است. موسسات مالی به متخصصین خلاق بیشتری در این حوزه نیاز دارند که از ایده های خلاقانه آنها استفاده کنند. با توجه به این که این موسسات به افراد متخصص و خلاق نیاز حیاتی دارند اما آنها روز به روز در حال پیوستن به شرکت های فین تکی هستند تا ایده ها و نوآوری های خود را در این شرکت ها به اجرا در آورند. این جابجایی نیروی متخصص برای موسسات مالی بسیار خطرناک است.
مؤسسات مالی بهجای خرید استارتآپها باید روی رهبران و ایدههای خلاقانهی آنان برنامهریزی نمایند. بهعنوان مثال"Paypal" پسازآنکه از خرید شرکت “Braintree” (فعال در زمینه ی پرداخت فروشگاه اینترنتی) سود چندانی به دست نیاورد، مدیر عامل این شرکت را به سمت مدیر عملیات "Paypal" معرفی کرده و سعی کرد از ایدههای خلاقانه و نوآورانه و تاثیر او بر روی سازمان خود بهره مند شود. در نتیجه می توان بیان داشت که سرمایه گذاری بر روی افراد نکته کلیدی برای سازمانهای مالی خواهد بود.
سازوکاری برای برنده شدن در مسابقات طولانی
موسسات مالی در مراحل اولیه ورود به عصر دیجیتال هستند. برخی از سازمانها، سازوکار خود را سریعتر از دیگران برای ورود به عصر دیجیتال طراحی کردهاند و برخی دیگر دیرتر اقدام به این کار میکنند. بدیهی است شرکتهایی که برنامههای خود مطابق با این عصر هماهنگ نکنند، بهزودی از بین خواهند رفت.
با توجه به آنچه گفته شد بهترین راه بقای موسسات مالی در دهه های آینده، نوآوری در گرو بازنگری مدل درآمدی، استفاده از ابزار تکنولوژی، به کارگیری مدیران و متخصصان برجسته، است. استفاده درست از ابزارها، سازماندهی بلندمدت، سرمایهگذاری مناسب روی ایدههای نوآورانه، طی برنامهریزیهای بلندمدت تنها راه بقای مؤسسات مالی در دهههای آینده خواهد بود.
URL: https://www.bankosanat.ir:443/News/موسسه-های-مالی-باید-خود-را-برای-50-سال-اینده-اماده-کنند.bos