بانک و صنعت، بازتعریف شاخصها همیشه در همه زمینهها براساس شرایط هر جامعهای نزد متخصصان و متفکران هر کشوری امری بسیار پیش پاافتاده و بدیهی است. مثلا شاخص تورم یا شاخص توسعه یا صدها شاخص مهم دیگر که معیار ارزیابی برنامهها در تحقق اهداف موردنظرشان محسوب میشود. شاخص نرخ بیکاری یا اشتغال در سازمان ملل و اختصاص ILO به دلیل جایگاه تخصصی و علمی آن یک تعریف کلی البته مبسوط است و این تعریف یک کلمه یا یک جمله نیست. در این تعریف از جامعه فعال صحبت میشود که یک طیف بین 15 الی 65 سال را در بردارد که ممکن است در جوامع دیگر متناسب با بافت جمعیت و شرایط دیگر فرهنگی و اجتماعی تعریفی دیگر داشته باشد. در این تعریف خط فقر و تامین حداقل درآمد برای نیاز زندگی و متناسب با آن درآمد سرانه مورد اشاره قرار میگیرد که در ایران این مبلغ در حال حاضر بیش از 2 میلیون و 700 هزار تومان تخمین زده میشود و سرانه درآمدی هر فرد متناسب با نوع کار و وضعیت قرارداد و وضعیت شغلی متفاوت است. متوسط این درآمد در هر ساعت 12 هزار تومان است. یعنی هر فرد در هفته نیاز به 44 ساعت کار دارد تا به این درآمد برسد. البته اگر درآمد سرانه افراد به ازای هر ساعت کار معادل 500 هزار تومان یا به عبارتی حدود 125 دلار در نظر گرفته شود، میتوان گفت: ما براساس استاندارد جهانی تا حدودی نزدیک به واقعیت تصمیم گرفتهایم اما اساسا اینطور نیست. خط فقر در ایران بیش از 2 میلیون تومان است و درآمد سرانه خانوار در ایران در سال 1395 حدود 2 میلیون و 200 هزار تومان بوده است. حداقل درآمد برای زندگی متوسط در ایران را مراکز مجاز در ایران بیش از 2 میلیون و 700 هزار تومان حداقل اعلام میکنند اینها نشان میدهد که از عنوان سازمان ملل در ایران سوءاستفاده میشود و در جایی که نباید، از مفاهیم عوامانه در تفسیر هدفمند برای توجیه ضعفهای مدیرتی سوءاستفاده میشود.
درباره جامعه فعال نیز مفاهیم متفاوت است همانطور که در زمینه پایداری مشاغل شاخصها دارای تفاسیر متفاوتی است. جامعه فعال نیز اعم از زن و مردی را که تمایل به حضور در عرصه اشتغال و فعالیت اقتصادی دارند، شامل میشود. همانطور که میدانید جامعه ایران در متوسط سنی 15 تا 65 سال در سال آخر آمارگیری 19.68 میلیون نفر بر اساس آمار سال 1390 مرکز آمار ایران بوده است. البته این موضوع هم از نظر کشورهای مختلف به دلیل سیستمهای ثبت درخواست اشتغال متفاوت است لکن جمعیت شاغل ایران که حدود 22 میلیون نفر است را اگر با این وضعیت مقایسه کنیم قطعا مفهوم نرخ بیکار متفاوت خواهد شد مگر اینکه لوازم ثبت درخواست آزادانه برای اشتغال را فراهم کنیم و دراین شرایط نرخ بیکار را واقعی کنیم. در زمینه پایداری مشاغل هم این شاخصها دارای تفسیر جدی قابل تامل است.
ما مانند سازمان جهانی کار که بیش از 14 مورد را در مجموعه نظریات در حیطه پایداری مشاغل خود بهویژه موضوع زمان که برای آن 7-3 سال زمان طی شده را از زمان ایجاد شغل مطرح میکند و سایر شرایط مهم را در کشور به کار نمیبریم و فقط شروع یک شغل را در آمار پایداری مشاغل قید میکنیم.
نمونه تعریف نرخ بیکاری درصدی از نیروی کار است که در حال حاضر بیکار اما برای کار در چهار هفته گذشته در دسترس بودهاند و فعالانه به دنبال اشتغال در آن دوره هستند. این نسبت از تعداد افراد بیکار نسبت به مجموع تعداد افراد شاغل و بیکار است شاید بتوان گفت: این تنها آمار مهم اقتصادی و نزدیکتر به نرخ طبیعی بیکاری و تعیین میزان سلامت اقتصاد است. نرخ بیکاری اگر بهطور قابل توجهی بالاتر از شاغلان باشد بدان معنی است که اقتصاد در رکود اقتصادی است.
با توجه به تعریف از دفتر آمار کار (BLS)، افراد شاغل که عبارتند از:
در سن 16 یا مسنتر،
کار برای یک کارفرما یا خوداشتغالی را انجام دهند
کار بهعنوان گروه داوطلبان را انجام نمیدهند
در سلف سرویس مانند منزل و غیره درگیر نیستند
افراد بیکار افرادی که عبارتند از:
16 سال یا بیشتر سن،
در هر اشتغال (خوداشتغالی یا در غیر این صورت) درگیر نیستند
برای کار در چهار هفته گذشته در دسترس بودهاند
تلاشهای خاص برای پیدا کردن کار در هر زمان در طول چهار هفته گذشته را داشتهاند.
تعریف بیکار در اروپا به کسی گفته میشود که طی 4 هفته مستمر بهدنیال فرصتهای شغلی بوده و نتوانسته آن را قطعی کند و میزان مدت زمان کاری آنها کار مستمر برای یک کارفرماست. در آمریکا این زمان 15 ساعت در هفته است و در کشورهای مختلف برمبنای تحقق حداقل درآمد محاسبه و تبدیل به ساعت کار در هفته میشود لیکن در ایران ظاهرا مسئولان حاضر نیستند به محاسبه این میزان که حداقل حقوق در ماه و تقسیم بر ساعت کار در هفته است، رضایت دهند و فقط به عدد یک ساعت کار بسنده میکنند. تعریف شاغل و نیروی بیکار براساس آنچه اکنون هست علاوهبر مباحث گفتاری گذشته دارای یک نکته مهم در زمینه بهرهگیری از فناوریهای کنترل و رصد وضع نیروی انسانی فعال و تعیین تعداد نیروی فعال و نیروی شاغل و نیروی بیکار است که آنهم موضوع پنجره واحد کسبوکار برای ثبت این اطلاعات و کنترل مستمر است. پس بازهم تاکید میشود یا تعریف شاغل در ایران به کسی که با درآمد متوسط ساعتی 12 هزار تومان با هفتهای 44 ساعت تغییر یابد یا به یک ساعت و ساعتی 500 هزارتومان یا فرمولی که درآمد 2700 هزار تومانی را محقق سازد، اطلاق میشود.