به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، چهارمین نمایشگاه تراکنش ایران، به همت مرکز فابا، 22 تا 24 آبان سال جاری در محل دائمی نمایشگاههای شهرداری تهران، واقع در بوستان گفتوگو برگزار شد.
در ادامه، متن سخنرانی خندان مدیرعامل شرکت دادهپردازی سیمیاگران را در کارگاه کسب و کارهای مبتنی بر پلتفرم میخوانید.
4 ویژگی دنیای پس از چهارمین انقلاب صنعتی
تاریخ بشر تا کنون چندین انقلاب صنعتی را پشت سر گذاشته است. اکنون وارد دنیایی شدهایم که نمیتوانیم میان فناوریهای ارتباطات و اطلاعات و وجوه زندگی روزمره، مرزبندی دقیقی انجام دهیم. این خاصیت انقلاب صنعتی چهارم است. مرحله حاضر، چهار ویژگی مهم دارد:
1- دستگاههای متصل: پیش از سال 2007، اتصال میان انسانها پررنگ بود. در ادامه ماشینها به یکدیگر وصل شدند. اکنون اشیا به هم متصل میشوند. امروز، اشیا با سرعت بالایی در حال اتصال به یگدیگر هستند. در سال 2003، جمعیت انسانهای کره زمین 6.3 میلیارد نفر بود. در این سال، تعداد دستگاههای متصل، 500 میلیون عدد اعلام شد.
در سال 2015، جمعیت کره زمین به 7.2 میلیارد نفر و تعداد دستگاههای متصل، به 25 میلیارد عدد رسید. پیشبینی میشود در سال 2020، جمعیت کره زمین به 7.6 و تعداد دستگاههای متصل، به 50 میلیارد عدد افزایش یابد.
2- آگاهی پلتفرم از نیاز مشتریان: در دنیای کنونی، ابزارها و سرویسها از نیازهای افراد مختلف آگاهی دارند. در گذشته یک فرد در سازمانی حضور داشت که از نیازهای مشتریان و کاربران آگاه بود و بر این اساس، محصولات و خدمات مورد نیاز آنها را ارائه میکرد. امروز ابزارها و سرویسها، جایگزین آن فرد شدهاند.
مثال سادهای در این زمینه وجود دارد؛ در هنگام مراجعه فرد با مراجعه به سایت آمازون برای خرید یک کتاب، خود سایت کتابهای مشابه و مرتبط را به کاربر معرفی میکند. در اینجا هوش مصنوعی تشخیص میدهد که چه کتابها و ابزارهایی را باید به فرد معرفی کند. حتی ممکن است این پیشنهادات، ارتباطی با انتخاب او نداشته باشد و دستگاه با آنالیز اطلاعات دیگری که از مشتری به دست آورده است، موارد غیرمرتبطی را به او معرفی کند.
این هوش مصنوعی موارد پیشنهادی را از میان هزاران احتمال و از طریق بهرهگیری از منابعی چون کلانداده انتخاب میکند. در نتیجه این فرایند، احتمال افزایش فروش کسب و کار وجود دارد. هدف غایی پلتفرمی که این خدمات را ارائه میکند، همین است که با طرح پیشنهادهای بیشتر، احتمال فروش خود را افزایش دهد. در عین حال، این شیوه تجربه خوشایندتری را نیز برای مشتری به وجود میآورد. در مجموع پلتفرمها اکنون همان کارهایی را انجام میدهند که در گذشته انسانها انجام میدادند.
3- هوشمندسازی: یکی دیگر از ویژگیهایی دنیای کنونی پس از انقلاب صنعتی چهارم، هوشمندسازی اشیاست. برای مثال، امروزه بشر در حال آزمایش تکنولوژی خودران روی خودروهاست و این فناوری احتمالا کمتر از پنج سال دیگر تثبیت میشود.
4- انطباقپذیری: ابزارها در دنیای کنونی در برابر تغییرات حساس هستند و خودشان به آنها پاسخ میدهند. به عبارت دیگر، دستگاهها میتوانند خود را با محیطها و کاربریهای جدید تطبیق دهند.
با توجه داشت که این ویژگیها جدای از یکدیگر نیستند و برخی زاییده برخی دیگرند.
تکنولوژیهای امروز؛ از بیگ دیتا تا پلتفرمها
امروزه کسب و کارها با چهار گروه از تکنولوژیها سر و کار دارند:
1- پرینت سه بعد و واقعیت مجازی: عرضه اینگونه تکنولوژیها در حال ایجاد تحول بنیادی در دنیای تولید است. روزگاری مشتری برای در اختیار داشتن یک محصول باید آن را با مراجعه حضوری به فروشگاه خریداری میکرد. اکنون امکان سفارش آن از طریق پلتفرمهای آنلاین وجود دارد. عرضه این گروه از تکنولوژیها باعث شده است که در آینده امکان دانلود محصول مورد نیاز از اینترنت وجود داشته باشد.
2- کلانداده: اکنون همه امور به داده تبدیل شده است و از کلان دادهها میتوان استفادههای زیادی کرد. گفته میشود در هر دو روز، بشر به اندازه کل تاریخ تمدن بشری، اطلاعات تولید میکند. دانشگاه استنفورد در سال 2015 اعلام کرد که در هر سال 1200 اگزابایت اطلاعات در دنیا تولید میشود. این رقم اکنون ممکن است دو برابر شده باشد.
امروزه، سازمانها، سرمایه زیادی را صرف ذخیرهسازی و نگهداری از کلاندادههای خود میکنند. البته صرف داشتن بیگدیتا مهم نیست و سازمانها باید بتوانند از این دادهها بهره بگیرند. ابزارهایی که بتوانند آنها را آنالیز کنند، پایه کاربرد بسیاری از تکنولوژیها هستند. برای مثال فناوری هوش مصنوعی از دهه 90 وجود داشت، اما زمانی کاربردی شد که دستگاهها قادر به آنالیز حجم زیادی از داده شدند.
3- تعامل انسان با ماشین: دنیا در حال سرمایهگذاری روی فناوریهایی است که امکان تعامل مستقیم انسان با انواع ابزارها و ماشینها را هر چه بیشتر فراهم میکنند. چنین تکنولوژیهایی روی بهبود تجربه مشتری نیز تاثیر زیادی دارند.
امروز تجربه کاربری تا حد زیادی به معنای چگونگی تعامل با این نوع سیستمهاست. هر سازمانی که در این زمینه موفقتر عمل کند، سهم بیشتری را از بازار به دست میآورد. برای مثال هر بانکی که بتواند برای کاربر تجربه بیشتری در استفاده از همراه بانک خود ایجاد کند، موفقتر است.
شرایط در گذشته بسیار متفاوت بود. در آن زمان، هر بانکی که میتوانست همراه بانک داشته باشد، به خود خودی ممکن بود موفقیت بیشتری کسب کند اما امروزه تجربه کاربر در تعامل با آن اهمیت بیشتری دارد و بانک برای کسب سهم بیشتر از بازار باید بتواند تجربه خوشایندتری را برای کاربران خود ایجاد کند. این دو حالت با یکدیگر متفاوتند؛ چرا که در حالت نخست بانک یک محصول را ارائه میکرد و کار به پایان میرسید اما در حالت دوم سازمان به اندازه تعداد مشتریان خود ممکن است با سلیقههای متفاوتی مواجه باشد و باید بتواند به همه آنها پاسخ دهد.
4- پلتفرمها: اکنون کسب و کارها میتوانند پلتفرمهایی را طراحی کنند که بخشی از فرایند یک کار را به صورت خودکار به پیش ببرد و آن را در اختیار همه متقاضیان قرار دهد.
برخی از تکنولوژیها در شکلگیری دنیای امروز نقش بیشتری دارند که در این میان میتوان از این موارد نام برد: اینترنت اشیا، فناوریهای لوکیشنمحور (که به دنبال ایجاد تعامل بیشتر کاربران با محیط و در عین حال جمعآوری دادههایی در مورد او هستند)، تکنولوژیهای تسهیلکننده تعامل ماشین و انسان، ابزارهای تشخیص هویت و تقلب، پرینترهای سه بعدی، سنسورهای هوشمند، الگوریتمهای آنالیز کلاندادهها، ابزارهای مبتنی بر واقعیت مجازی یا تکنولوژیهایی که این ابزارها را با واقعیت حقیقی ترکیب میکنند.
اقتصاد دیجیتال؛ لازمه دنیای دیجیتال
امروزه مفهوم دیگری نیز وارد زندگی بشر شده است به عنوان اقتصاد دیجیتال. این مفهوم مبتنی بر تکنولوژیهای دیجیتال است که شامل شبکههای ارتباطی (مانند اینترنت، اینترانت و اکسترانت)، کامپیوترها، نرمافزارها و دیگر فناوریها مرتبط میشود.
این مدل از اقتصاد، چند فاکتور مهم دارد که عبارتند از دارایی دیجبتال (که مهمترین جنبه آن کاهش و حذف تندریجی پول نقد است)، تراکنشهای دیجیتال، کسب و کارهای دیجیتال و روابط انسانی دیجیتال.
پلتفرمهای بسیار بزرگ جهانی در سطوح مختلف از جمله فیزیکی، شبکهای، تحلیلی و انواع سرویسها وجود دارند که در حال ایجاد امکاناتی برای برقراری ارتباط میان مردم دنیا با یکدیگر هستند. این فرایند، کار بسیار بزرگی است که امکان دارد کاربر امروزی به جنبههایی از آن عادت کرده باشد و عظمت آن را نبیند. برای مثال اکنون دادهها به سرعت از طریق تلفن همراه، میان کاربرانی در کشورهای مختلف منتقل میشود. همچنین تراکنشهای مالی بینالمللی با سرعتی انجام میشوند که شاید 20 سال پیش قابل تصور نبود. تغییرات در سالهای اخیر با سرعت بسیار زیاد رخ دادهاند، و همچنان نیز با شتاب بالایی به پیش میرود.
در اقتصاد دیجیتال، مردم، کسب و کارها، اطلاعات، دستگاهها و فرایندها دیجیتال میشوند. در چنین شرایطی برای مثال شعب فیزیکی بانکها به سمت حذف شدن میروند و کارخانهها و فرایند تولید و عرضه محصول، روز به روز کمتر به چشم میآیند.
در تحقیقی که در سال 2017 در آمریکا انجام شد، 86 درصد از سازمانها اعلام کردند که در حال استفاده از فضای اقتصاد دیجیتال هستند. 70 درصد آنها نیز معتقد بودند مزیتهای این فضا بیشتر از معایب و تهدیدات آن است. در نتیجه میتوان ادعا کرد، اقتصاد دیجیتال، ترند مثبتی است که میتواند اقبال عمومی را به سمت خود جلب کند.
بهرهگیری از چرخهای موجود
اقتصاد دیجیتال، مفهوم دیگری را نیز پیش کشیده است به عنوان اقتصاد اشتراکی (Sharing economy). فضای این نوع اقتصاد در حال گذر از مدلهای کسب و کار سنتی به سمت مدل جدیدی است که ویژگیهای کاملا متفاوتی دارد.
در فضای جدید، مدل کسب و کار خطی دیگر حاکم نیست و همه چیز شبکهای میشود. ساختار سرمایهای و داراییها در کسب و کارهای جدیدی که در اقتصاد اشتراکی متولد شدهاند، بر مبنای داراییهای بسیار سنگین قرار ندارد.
این نوع کسب و کارها، سرمایههای هنگفتی را برای تامین شعب یا تهیه ابزار و تجهیزات مورد نیاز هزینه نمیکنند. آنها با سرمایههای اندک به فعالیت میپردازند. برای مثال پیامرسان واتزآپ را شرکتی با یک دفتر معمولی و حدود 30 کارمند ارائه کرد. اما ارزش محصولی که این مجموعه، ارائه کرد میتوانست با سرمایه شرکتهای بزرگ و بینالمللی برابری کند.
ادعای اقتصاد اشتراکی این است که کسب و کارها میتوانند ارزشهای جدید را بر مبنای داراییهای قدیمی مردم بنا کنند. لازم نیست هر کسب و کار برای خود امکانات و تجهیزات فیزیکی اختصاصی کسب کند؛ مردم داراییهایی دارند که یا از آن استفاده نمیکنند یا به صورت بهینه از آنها بهره نمیگیرند. کسب و کارها میتوانند از همین موارد موجود برای خلق ارزش تازه استفاده کنند. در این صورت نوع جدیدی از اقتصاد شکل میگیرد که بر مبنای داراییهای اشتراکی قرار دارد. ممکن است دارایی یک کسب و کار نزدیک به صفر باشد اما ارزش افزوده بالایی را ایجاد کند.
البته این دارایی ممکن است، به صورت فیزیکی نباشد و کسب و کارها میتوانند از تواناییهایی ذهنی، مهارتها و استعدادهای مردم نیز بهره بگیرند.
تفاوتهای دو مدل سنتی و اشتراکی
کسب و کارهای خطی سنتی و مدلهای شبکهای اشتراکی، سه تفاوت عمده با یکدیگر دارند:
1- در کسب و کارهای سنتی، ارزش اصلی در شناخت کامل صنعت است. در کسب و کارهای مبتنی بر اقتصاد اشتراکی، ارزش اصلی در توانایی ایجاد نرمافزارها است.
2- در مدلهای قبلی، تمرکز شرکت بر کارایی عملیاتی خود قرار داشت تا بتواند تولید، بازاریابی و عرضه بهتری داشته باشد. در مدل جدید کسب و کارها بر تجربه مشتری تمرکز میکنند.
3- کسب و کارهای سنتی، نیروهای کار را بر اساس قرارداد مشخصی استخدام میکنند و آنها معمولا در محیط کار حضور دارند. در مدل جدید، یک هسته اصلی با حداقل نیرو شکل میگیرد و از نیروی کار دیگر سازمانها برای اقدامات مورد نیاز بهره گرفته میشود.
کسب و کارهایی که سکو میسازند
کسب و کارهای اشتراکی، بر مبنای یک پلتفرم قرار دارند که نوعی نرمافزار است. این پلتفرم، از یک سو امکانی را در اختیار افراد قرار میدهد که نیازها و درخواستهها خود را طرح کنند. از سوی دیگر نیز به ارائهکنندگان خدمات و محصولات متصل است.
در واقع پلتفرم، این دو طرف را به یگدیگر وصل میکند و به خود خود کاری انجام میدهد. این سکو، فضایی را برای ارتباط میان کاربران و پذیرندگان ایجاد میکند. در عین حال مکانیزمی را برای تعامل و تراکنشهای مالی میان آنها به وجود میآورد. همچمنین امکان شکلگیری اعتماد بین دو طرف را فراهم میکند.
پلتفرم، از نظر لغوی معناهای متفاوتی دارد؛ برای مثال دیکشنری آکسفورد، آن را به جایی بلندتر از اطراف خود تعریف کرده است. در بستر احزاب سیاسی، پلتفرم به قولها و وعدههایی گفته میشود که یک حزب سیاسی ارائه میکند. این اصطلاح، همچنین به بستری برای طرح آزادانه ایدههای افراد، معنا شده است.
در عبارت کسب و کارهای پلتفرمی، مفهوم مورد نظر از این واژه به نوعی همه معانی بالا را در بر میگیرد. پلتفرم در اینجا به معنای سکویی بلندتر و متمایز از محیط اطراف خود است (که هم کاربران و هم عرضهکنندگان میتوانند آن را ببینند)، در عین حال، جایی است که قول و قرارهایی میان دو طرف طرح میشود و افراد میتوانند در بستر آن آزادانه با یکدیگر تعامل کنند.
بر این اساس، اینترنت به تنهایی نمیتواند نوعی پلتفرم تلقی شود چرا که وجه تمایز و بلندی را ندارد. اینترنت در واقع بستری برای شکلگیری پلتفرمهاست.
استفاده به محض مطالبه؛ ویژگی مهم پلتفرمها
از همه آنچه که مورد اشاره قرار گرفت میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که پلتفرم نوعی مدل کسب و کاری است که از طریق فراهم کردن امکان تبادل ارزش بین گروههای مختلفی که تفاضا و عرضه آنها به به شکلی با یکدیگر مرتبط است، ارزش جدیدی خلق میکند.
مدل تجاری پلتفرمی، گروههای مختلفی را که به یگدیگر نیاز دارند به هم وصل میکند و از اتصال این نیازها ارزشی را به وجود میآورد که به آن پلتفرم اختصاص دارد.
پلتفرمها، شبکهای بزرگ و قابل توسعه از کاربران و منافع ایجاد میکنند که بنا بر نیاز میتوان از آنها استفاده کرد. به عبارت دیگر آنها باید در هر لحظه و در زمان از شبانهروز در دسترس کاربران قرار داشته باشند.
ویژگی «استفاده به محض مطالبه on demand» بسیار مهم است و هر کسب و کار پلتفرمی باید این ویژگی را داشته باشد؛ در غیر این صورت نمیتوان چنین عنوانی را برای آن به کار برد.
اشاره شد که یکی از ویژگیهای مهم اقتصاد اشتراکی و کسب و کارهای پلتفرمی این است که مسیر خلق ارزش آنها مانند کسب و کارهای سنتی، خطی نیست بلکه آنها یک شبکه را مدیریت میکنند.
در مسیر خطی، کسب و کار ابتدا به محصولی شکل میدهد، در ادامه برای تولید انبوه آن برنامهریزی میکند، سپس مواد اولیه آن را تامین و محصول را تولید میکند، در مرحله بعد نوبت توزیع و در آخر هم پشتیبانی میرسد.
در مدل شبکه، همه عرضهکنندگان این مراحل بر اساس ویژگی «استفاده به محض مطالبه» به هم متصل میشوند. هر یک از عرضهکنندگان عضو این شبکه، در لحظه نیازهای یکدیگر را تامین میکنند.
اصول کسب و کارهای پلتفرمی
هر مدل کسب و کاری پلتفرمی، بر چهار اصل استوار است:
1- ایجاد ارتباط بین مشتری و عرضهکننده: کسب و کار باید بتواند کاربران و مشتریان را به کسانی که نیازهای آنها را تامین میکنند، متصل کند.
2- قابلیت ایجاد مخاطب: این سکو باید قابلیت جذب و افزایش کاربران و مخاطبان را برای پذیرندگان فراهم کند. پیشبینی امکان افزوده شدن بر تعداد عرضهکنندگان و کاربران جدید برای هر پلتفرمر ضروری است.
3- ابزار و خدمات: هر پلتفرم باید تعدادی ابزار و خدمات را در دسترس هر دو طرف (کاربران و عرضهکنندگان) قرار دهد.
4- قواعد و استانداردها: مهمترین ویژگی هر پلتفرم این است که باید مقررات و استانداردهایی داشته باشد. در غیر این صورت امکان ادامه فعالیت آن وجود ندارد.
پلتفرمها با رعایت اصول مورد اشاره، میتوانند در حوزههای مختلف فعالیت کنند از جمله: تکنولوژی، محاسبه، ابزار، تعاملی، بازار فروش، استفاده به محض مطالبه، جمعسپاری و دادهکاوی.
استراتژیهای کسب و کارهای پلتفرمی
برای ایجاد کسب و کارهای پلتفرمی باید به پنج استراتژی توجه داشت:
1- پلتفرم باید امکان پاسخگویی به تقاضایی را از طریق جستوجوی ساده عرضهکنندگان و فروشندگان در اختیار کاربران قرار دهد.
2- عرضهکنندگان باید بتوانند با صرف هزینه کمتر به بازار مورد نظر خود دست پیدا کنند.
3- پلتفرم باید فرصت رشد نسبت به رقیبان را به پذیرندگان بدهد.
4- سازندگان پلتفرم بهتر است به سراغ شبکههایی بروند که دیگران وارد آن نشدهاند.
5- آنها باید به تدریج، وجه یا خدمت جدیدی را به پلتفرم خود اضافه کنند. چنین کسب و کارهایی بهتر است کار خود را با تمرکز روی یک خدمت آغاز کنند و مرحله به مرحله گسترش یابند.
4 نکته مهم برای هر کسب و کار پلتفرمی
برای ایجاد اینگونه کسب و کارها باید به چهار مورد توجه ویژه داشت:
1- مدل کسب و کاری: سازنده یک کسب و کار پلتفرمی باید بداند که چگونه میتواند به کاربران، دسترسی پیدا و تقاضای آنها را تحریک کند. همچنین به چه روشی میخواهد عرضهکنندگان را جذب کند. بازارسازی و مدل کسب و درآمد نیز اهمیت زیادی دارد.
2- زیرساخت تکنولوژی: پلتفرم در چه بستری قرار است عرضه شود؟ نیازها فنی آن چیست؟ بسیاری از پلتفرمها در همان لحظهای که در آستانه رشد و افزایش کاربر قرار دارند، از نظر فنی دچار مشکل میشوند و از این جنبه ضربه میخورند. سازندگان پلتفرم باید به انعطافپذیری تکنولوژی خود و قابلیت آن برای پوشش در نواحی مختلف، توجه کنند.
3- اکوسیستم کسب و کار: صاحبان کسب و کارهای پلتفرمی باید همه بازیگران این اکوسیستم، از جمله کاربران، پذیرندگان، رقیبان، اتحادیهها و انجمنهای صنفی مربوطه و ارائهکنندگان خدمات مرتبط را در برنامهریزیهای خود در نظر بگیرند. چرا که دیگر حلقههای موجود در این زنجیره، میتوانند برای کسب و کار آنها تهدید یا فرصت باشند.
4- بخش نظارتی: بخشهای دولتی و حاکمیتی و استانداردها و قوانین کشور، هم میتوانند پیشرنده و هم مانعی برای کسب و کارهای پلتفرمی باشند. یک کسب و کار باید بداند چه نسبتی با این بخشها و قواعد دارد. برای مثال آیا اخذ مجوز برای فعالیت الزامی است؟
لایههای کسب و کارهای پلتفرمی
هر کسب و کار پلتفرمی از چهار لایه تشکیل شده است که صاحبان آن باید به همه موارد آن توجه ویژهای داشته باشند:
1- منابع قابل اشتراک: بالاترین لایه به منابعی اختصاص دارد که به اشتراک گذاشته میشوند. این منابع میتوانند وقت، اموال، سرمایه، نوآوریها و توانمندیهای افراد باشند. لایه نخست، کاملا مشخص و قابل رویت است.
2- دستگاهها و اپلیکیشنها: در یک سطح پایینتر، دستگاهها و اپلیکیشنهایی قرار دارند که اجرای پلتفرم را امکانپذیر میکنند. لایه دوم، نیز معمولا دیده میشود.
3- تیم توسعهدهنده: این لایه اهمیت زیادی دارد. ممکن است برخی کسب و کارها بتوانند بعضی از قسمتهای کار خود را برونسپاری کنند. اما اصل کار در چنین کسب و کارهایی بر نرمافزار آنها استوار است و نمیتوانند همه آن را برونسپاری کنند. معمولا یک فرد نیز به تنهایی نمیتواند محصولی را برای استفاده تعداد زیادی از کاربران طراحی کند و توسعه دهد.
4- اعتماد: این لایه بسیار مهم است و بدون آن کسب و کار موفق نمیشود. یک پلتفرم در صورتی میتواند به فعالیت خود ادامه دهد که اعتماد کاربران و پذیرندگان را هم به خود و هم به یکدیگر جلب کند. از بین رفتن اعتماد، ممکن است یک کسب و کار موفق را نیز با چالش و بحران مواجه کند.
5- اطلاعات و دادهها: این لایه، مهمترین بخش کار هر پلتفرم محسوب میشود. فعالیت یک پلتفرم بر مبنای نرمافزاری که عرضه کرده است، کاربرانی که میتواند جذب کند و دادههایی که به دست میآورد، قرار دارد. دو بخش نخست قابل کپی کردن یا جذب از شبکههای دیگر است اما اطلاعات تنها بخش کار محسوب میشود که نمیتوان آن را کپی کرد.