یکی از معضلات غیر قابل انکار و اجتناب ناپذیر این نوع مدیریت های سفارشی و متاسفانه اغلب غیر شایسته در کشورمان، اثار مخرب ضعف مدیریت ها و عقب ماندگی ها است.
الحمدالله در سه دهه پیروزی انقلاب اسلامی ، سرزمین ایران به برکت وجود جوان های شایسته ، دانشمند و اندیشمند خوش فکر در همه عرصه های جهانی به پیشرفت های شگرفی نائل شده اند و هر روز و هر سال بر دامنه این توفیقات افزوده می شود، اما از سوی دیگر با هزاران تاسف" اگر وجود مدیران سفارشی و توصیه ای و حزبی و جناحی و اغلب جغرافیایی ( همشهری گری) نبود، پیشرفت ها بسیار حیرت انگیزتر بود.
در تهران و استان های سراسر کشور به ویژه در شمال ایران بسیار مشاهده می شود که مقام های سطوح بالا و میانی قوای سه گانه به خصوص نمایندگان دوره های مختلف مجلس به محض قرار گرفتن بر مسند مدیریت، جمعی از بستگان، دوستان و افراد هم فکر جناحی و حزبی و جغرافیایی را وارد سازمان ها و مجموعه های دولتی ، وابسته به دولت و حتی بخش خصوصی " شهرکها و شهرهای صنعتی " کرده اند و برغم اثار مخرب بسیاری از این افراد در روند اداره کردن آن مجموعه،هم چنان در پست خود باقی می مانند.! مدیران به اصطلاح عاملی هستند که از همین سبک و سیاق وارد عرصه مدیریت شده اند و با وجود نابسامانی در امور و بعضا ورشکستگی ها ، در همان سازمان یا در مجموعه دیگر به کارشان ادامه می دهند. برخی از مدیران سازمان های وابسته به بعضی نمایندگان ادوار مختلف برغم ضعف و ناتوانی در مدیریت به علت پشتیبانی ها در پست خود هستند و مقام های اجرایی ترجیح می دهند ، کماکان در آن پست باقی بمانند و البته این نوع تصمیم ها مورد انتقاد کارگران، کارمندان و حتی مردم مناطق قرار دارد!؟
بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید می کردند ، مسئولیت در هر سطحی باید با شایستگی همراه بوده و افراد توانایی های لازم را داشته باشند و توصیه داشتند، اگر شما در هر پست و مقامی می بینید ، کسی بهتر از شماست ، بروید کنار تا آن فرد تواناتر وارد کار شود و برای مردم خدمت کند.
به راستی چرا برخی مسئولان و مدیران در زد و بندهای فامیلی، رانت های حزبی و جناحی و دوستی های دوران دانشگاه و مدرسه و .... را به این سخن امام ترجیح داده و برغم اثار منفی و تبعات مایوس کننده بر افکار عمومی ، فامیل خود را بر فرد شایسته دیگر اولویت می دهند؟.
متاسفانه این شرایط مخصوص دوره و دولت خاصی نیست و حتی در دوره ی هشت ساله ای که اصلاح طلب ها نیز برسرکار بودند و شعار شایسته سالاری سر می دادند، شخصا این موارد را در سازمان دولتی که مشغول به کار بودم و دیگر وزارتخانه ها مکرر مشاهده کردم ، که در عمل شایسته سالاری در کار نبود.!؟
باید پس از 33 ساله با برخوردهای مدبرانه و عاقلانه بیاموزیم که در انتخاب مدیریت ها ، در عمل و نه در شعار، افراد شایسته بر مسند قرار گیرند و مدیریت ها ضابطه مند و دارای ثبات باشد. تغییر مدیریت ها در کوتاه مدت فقط به علت آنکه با منافع ما و شمای مدیر بالادستی همسو نیست، یک ضایعه برای سازمان ، دولت و کشور محسوب می شود و لذا به صورت مستقل و اندیشه اسلامی و انسانی ، کسانی را به مسئولیت و کار بگماریم که توانمند و مومن ، سالم و کارآمد باشند و از رانت بازی ، فامیل بازی و تعصب های کور قومی و محیطی پرهیز شود که دود آن به چشم مردمی می رود که ما به همت آن ها و رای آنها و نظرشان سر کار هستیم و افکار عمومی این نوع رفتارهای مسئولان رانت خوار و رانت باز و .... را در حافظه تاریخی خود نگه می دارد.