با فروپاشی شوروی کمونیستی در سال 1991 میلادی و تشکیل 12 جمهوری تاره تاسیس ، این بخش از پهنه شوروی سابق به نام جمهوری آذربایجان استقلال یافت و حیدر علی اف یکی از سران 14 گانه دولت بزرگ شوروی به عنوان اولین رئیس جمهوری این کشور منصوب شد. علی اف به علت تجربه بالای خود ، درک درست از شرایط و شناخت کافی از قدرت و نفوذ ایران با تدبیر و عاقلانه عمل کرد و با توسعه روابط خویش با کشورهای همسایه به خصوص ایران ، روابط معقول و منظمی با ایران برقرار کرد و طبیعی بود که صهیونیست ها برای حضور در این سرزمین اسلامی جایی نداشتند.
در چند سفری که بنده به باکو مرکز جمهوری آذربایجان داشتم ، از روابط دو جانبه لذت می بردم و به معنای واقعی ایران و آذربایجان همچون سالهایی که یکپارچه بودند، برادرانه و با حفظ احترام متقابل با هم رفتار می کردند. حتی حیدر علی اف برخی از مهمانی هایی که برای هیات های استان گیلان برگزار می کرد، سراسر محبت و مناسبات سراسرحسنه بود. با کمال تاسف بسیار از زمانی که فرزند علی اف سر کار آمد " چگونه سرکار آمدن و در قدرت ماندن علی اف دوم در این شماره محل سخن ما نیست" ، اوضاع به یکباره به هم خورد؟!. علی اف جوان ابتدا روابط خود را با صهیونیست ها و آمریکایی ها تا جایی که امکان داشت گسترش داد و تهران را سهوا یا به عمد نسبت به باکو حساس کرد و بعد هم یک پایگاه نظامی در اختیار دولت تل آویو قرار داد که این دومی برای دولت ایران بسیار سنگین تمام شد.!
اقدام بعدی علی اف کنونی این بود که به رسانه ها و گروه های تند رو اجازه جولان در باکو را داد تا جایی که برخی از دست اندرکاران این احزاب طرح تغییر نام جمهوری آذربایجان به جمهوری آذربایجان شمالی را به پارلمان پیشنهاد داده اند و معنا این اقدام آن است که آذربایجان های ایران هم باید به عنوان یک کشور و آذربایجان جنوبی استقلال پیدا کنند.!
این شیطنت ها از یک سو و روابط تجاری با دولت های غربی ، بی توجهی به هیات های ایرانی، عدم رعایت اصول همسایکی ، توجه نکردن به حقوق شیعیان و دیگر مسلمانان در این سرزمین و بدتر از همه باز کردن پای جاسوسان صهیونیستی تا چند متری خاک ایران در آنسوی پل رودخانه حد فاصل استارا در استان گیلان و لنکران و... از جمله کارهای علی اف دوم است که لازم است مردم هوشیار ، احزاب ، گروه ها ، نخبگان آذربایجان برای این همه اقدام غیر دوستانه حرکتی از خود نشان بدهند . افکار عمومی در آذربایجان نباید اجازه دهند با ادامه این نوع تحرکات غیر دوستانه ارتباط دو کشور همسایه بیش از این ها تیره شود. هم اکنون روابط دو کشور به طور طبیعی و براساس دلایل فوق هم چنان رو به سردی است و ادامه این روند به سود صهیونیست ها و دشمنان اسلام و کشورهای اسلامی است.از آنجایی که نقش رسانه ها انعکاس واقعیت ها است ، هر چند ممکن است که مسوولان کشور دوست " جمهوری آذربایجان " از برخی افشاگری ها خشنود نشوند، اما با پذیرش واقعیت های موجود شایسته است دولت باکو در رفتار خود تجدید نظر کرده و تا دیر نشده ، زخم های ایجاد شده در روابط دو جانبه را التیام بخشند. به طور طبیعی دولت ایران و کشورهای صاحب نفوذ نیز باید در این راستا گام های موثر را بردارند و اجازه ندهند که شکاف دو کشور همسایه بیش از پیش عمیق شود.
سردبیر – 13 خرداد 1391