اهمیت فوق العاده منطقه خاورمیانه از یک سو و بهره گیری از عامل اسلام و پیوندهای مذهبی و فرهنگی با جهان عرب از سوی دیگر، موجب شده تا ترکیه نگاه ویژه ای به منطقه خاورمیانه برای رسیدن به اهداف و منافع خود در اروپا داشته باشد. دستاوردهای خاورمیانه ای ترکیه می تواند به مثابه اهرم موثری در تحمیل نیات حاکمان ترک بر دولت های سخت گیر اروپایی همچون فرانسه و آلمان در راه رسیدن به رویای اتحادیه اروپا باشد. بر این اساس این کشور که در دوران جنگ سرد، سدی استراتژیک در برابر گسترش و نفوذ شوروی به حساب می آمد، نقشی را ایفا می کرد که امروزه برخی در غرب معتقدند که هم اکنون در خاورمیانه و اوراسیا ایفا می کند.
از طرفی عده ای از صاحب نظران معتقدند که ترکیه می خواهد رسالت خود به عنوان یک کشور مسلمان را در جهان و خصوصا در بنیادهای مختلف اسلامی شکل گرفته در منطقه خاورمیانه به عنوان یک الگو ایفا کند، مانند برکس که می گوید ماهیت نظام سیاسی ترکیه به گونه ای است که: این کشور مجبور نیست بین اروپا و آمریکا و یا بین اسلام و دموکراسی یکی را انتخاب کند. لذا این کشور در صورت موفقیت می تواند وسیله آشتی و اتصال شرق و غرب و اسلام و مسیحیت باشد. اما زمانی که به جهت گیریهای متفاوت ترکیه در قبال کشورهای خاورمیانه می نگریم می بینیم که بنیان در نظام ترکیه نه ادای اخلاق و رسالت به اسلام و کشورهای مسلمان، بلکه بهره گیری از جهان اسلام و کشورهای مسلمان خاورمیانه به عنوان وسیله، برای رسیدن به منافع ملی ای است که در رأس آن عضویت در اتحادیه اروپایی قرار دارد. آنها مانند ایران از منافع ملی خود به نفع مسلمانان و جهان اسلام نخواهند گذشت و به سمت پان ترکیسم و نفوذ در حوزه حکومت گذشته عثمانی در بهره گیری از نقش رهبری در تأمین منافع خود در اتحادیه اروپا در حال حرکتند. یکی از این موضوعات مهم جهت گیریهای ترکیه در قبال موضوع مناقشه برانگیز صلح فلسطین و اسرائیل است. روند صلح اعراب و اسرائیل برای سیاست خارجی ترکیه از جایگاه بالایی برخوردار است. به نظر می رسد که ترک ها همانند اقدامات دیپلماتیک فرانسه در دوره شیراک، در روند صلح اعراب و اسرائیل که موفقیت بزرگی برای فرانسه بود و به رغم تردیدهای بسیار فرانسه نقش جهانی خود را دست یافت، می خواهند با فعال شدن در مسئله فلسطین، آن کاری که اروپایی ها قادر به انجام آن نبودند را به انجام برسانند و قابلیت های خود را به طرف اروپایی ثابت کنند.
در حالی که ترکیه در گذشته مایل نبود در قضیه فلسطین نقش آفرینی کند، این روزها حکومت اردوغان هم با گروه حماس به دلیل گرایش اخوانی آنها کار می کند، هم با ابومازن و جناح فتح. این رابطه به ترکیه امکان داده است که بین این دو میانجی گری کند، که در ادامه باعث تلاش برای میانجیگری بین فلسطین و اسرائیل شود، اما هر سه طرف مذاکره به دنبال هدفهای جداگانه خود هستند. هدف از میانجیگری تحقق صلح است. اما ترکیه هدف نزدیک یا تداوم گفتگوها و نه لزوماً نیل به صلح جامع را تعقیب می کند. استراتژی ترکیه در این زمینه را می توان استراتژی «یک گام به عقب، دو گام به پیش» نامید. پس از به قدرت رسیدن اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه در سال 2002، آنها در برخورد با مسئله فلسطین دچار مشکل شدند. زیرا از یک سو شاهد اعمال خشن و بدون تناسب اسرائیل علیه مقاومت مشروع فلسطینی ها بودند و از سوی دیگر به خوبی می دانستند که موضع گیریهای شدید علیه اسرائیل، هزینه هایی را برای ترکیه به بار می آورد و در روابط ترکیه با کشورهای اروپایی و ایالات متحده اختلال ایجاد می کند.
در مواردی ترکیه جهت گیریهایی را به نفع طرف فلسطینی به انجام رساند از قبیل: ترک نشست داووس از سوی رجب طیب اردوغان ، موضع گیری در قضیه حمله اسرائیل به غزه و اعزام نیرو و بسته های اقتصادی به مردم غزه که با تیره گی بسیار کوتاه و تنها رسانه ای روابط ترکیه و اسرائیل همراه بود. حمایت از حماس در جنگ 22 روزه، روابط نزدیک با رهبر فلسطینی ها و نامیدن اقدامات اسرائیل در کرانه غربی و غزه به مثابه تروریسم دولتی(State Terrorism ) هدیه کردن پیروزی در انتخابات پارلمان ترکیه در 12 ژوئن 2011 به مسلمانان و مردم سرزمین های اشغالی، و اینکه پیروزی حزب عدالت و توسعه در ترکیه، در واقع پیروزی قدس اشغالی، کرانه باختری، نابلس و غزه است.
اما توجه به سمت گیریهای کلی سیاست خارجی ترکیه نشان از این دارد که این کشور به عنوان نخستین کشور مسلمانی بود که تنها پس از چند ماه از تشکیل دولت یهود، اسرائیل را به رسمیت شناخت، پس از روی کار آمدن اسلام گرایان نیز هیچ گاه اقدامی تند برای قطع رابطه با اسرائیل انجام نداد.
در کنار وجود منافع مشترک ترکیه و اسرائیل در منطقه همچون قرار گرفتن در منطقه ای کاملا عربی، درگیر بودن با گروههای مبارز و مسلح، محدودیت در استفاده از منابع آبی و از همه مهمتر در یک راستا قرار داشتن دیدگاه های آنکارا و تل آویو نسبت به اسلام گرایی، ترک ها مایلند با استفاده از روابط گسترده بازرگانی با اسرائیل، علاوه بر کسب درآمدهای کلان(به ویژه در صنعت توریسم)، از حمایت های بیشتر آمریکا و لابی یهودی در واشنگتن برای پیوستن به اتحادیه اروپا برخوردار شوند. سفر اردوغان در ماه می2005 به اسرائیل و ادامه همکاری های نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی دو کشور؛ سفر ایهود باراک وزیر جنگ اسرائیل به ترکیه جهت حل و فصل اختلافات بین دو طرف پس از جنگ اسرائیل علیه غزه؛ سفر جو بایدن معاون رییس جمهور آمریکا به ترکیه و درخواست بهبود روابط ترکیه و اسرائیل به عنوان دو دوست ایالات متحده برای بازتر شدن دست دولت آمریکا در کنگره برای حمایت از این دو کشور، در همین راستا صورت گرفته است.
ترکیه در راه رسیدن به اتحادیه اروپا، با اتخاذ استراتژی حمایت از دولت فلسطینی، یک گام به عقب گذاشت، اما توانست با نشستن بر میز مذاکره با کشورهای مطرح اروپایی، ایالات متحده و اسرائیل برای تغییر رویه خود، امتیاز و پوئنهای مثبتی را به دست آورد و موثرتر از گذشته به جلو گام بردارد. در واقع تنش در روابط بین ترکیه و اسرائیل برای سرپوش گذاری بر طرح ترکیه و کسب اعتبار در جهان عرب و اسلام بوده است.
سید مهدی میرعباسی