به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت ،
شهرام روزبهان
با به پایان رسیدن شهریورماه و ورود به نیمه دوم سال، شمارش معکوس برای برگزاری دومین جشن سالانه و ملی صنایع بانکی و پرداخت که با نام رویداد تراکنش ایران شناخته می شود،آغاز شده است. باآغازفرآیند ثبت نام از شرکت هاوعلاقه مندان برای حضور در این رویداد، گفت وگو ها و اظهارنظرها از سوی بازیگران اصلی، فرعی و کنشگران رسانه ای این حوزه نیز آغاز شده است. این حجم از گفت وگو، اظهارنظر، نشاط و سرزندگی ای که جامعه کارت و پرداخت کشور، در مورد این رویداد از خود نشان داده، به گواه بزرگان و متخصصان این حوزه، اگر نگوییم بی نظیر دست کم باید اذغان کنیم که کم نظیر بوده است. به همین دلیل هم هست که می توان ادعا کرد این رویداد نزدیک به دو ماه مانده به برگزاری اش دست کم به یکی از اهداف خود که نشاط بخشیدن به فضای عمومی کسب وکار در این حوزه بوده است، رسیده و اگر معدود بی اخلاقی ها و گذشتن از خط قرمزهای آداب گفت وگو را نادیده بگیریم، توانسته است رونق، انرژی و حرارت را به حوزه صنایع مالی و کسب وکارهای حوزه کارت و پرداخت بازگرداند و رخوت، خمودی و روزمرگی را از این حوزه راهبردی دور کند. ما نیز در هفته نامه «سکه» و در کنار دیگر رسانه ها، نمی توانیم به موج برخاسته از واکنش ها به این رویداد، بی تفاوت باشیم. به ویژه اینکه هرچه به تاریخ برگزاری این رویداد نزدیک می شویم، مسائل و مباحث داغ تر شده و وجوه تازه ای از آن به گفت وگو گذاشته می شود و وظیفه ذاتی نشریه ای همچون «سکه» اجازه بی تفاوتی و گذر از این موضوع را نمی دهد. به همین جهت و در راستای فراخوانی که چند روز پیش از سوی هفته نامه «سکه» منتشر شد، از این شماره با اختصاص دو صفحه ثابت به این رویداد مهم حوزه صنایع مالی، کارت و پرداخت ایران تلاش می کنیم با حداکثر توان و ضمن دوری از هرگونه رفتار جانبدارانه یا خارج از اصول حرفه ای، آینه تمام نمایی از مباحث رخ داده در بدنه این حوزه باشیم و تا روز برگزاری این رویداد در کنار آن بمانیم. اما در این شماره نخست نگاهی می کنیم به ماهیت این رویداد و جایگاه آن در پازل سیاست گذاری و راهبردهای نظام اقتصادی کشور و درحقیقت به این پرسش پاسخ خواهیم داد که در میان رویدادهای مختلفی که در طول یکسال در جامعه ایران رخ می دهد، چرا رویداد تراکنش ایران تا این حد مهم تلقی شده و واکنش های متفاوتی را موجب شده است؟ درحقیقت این پرسشی اساسی است که چطور یک رویداد دو ساله می تواند تا این حد جریان ساز و حساسیت برانگیز باشد و این واقعیت، منوط به کدام ویژگی های این رویداد بوده است؟
رویداد تراکنش، میوه برجام
برای فهم اهمیت رویداد تراکنش در صنایع مالی کشور، نخست باید به شرایطی که این رویداد از دل آن زاده شده است، نگاه کرد. دکترین تعامل تنشزدایانه با جهان، در عین حفظ منافع ملی و عزت بینالمللی، رویکردی است که در سالهای اخیر از سوی سیاستگذاران و دولتمردان، به پشتوانه رأی و انتخاب مردم دنبال میشود. سند برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام، مصداق اتم و بهترین نمونه این رویکرد محسوب میشود و البته پس از نیل به این سند، دولت و مردم چشمانتظار تحقق و تأثیرگذاری آن در صنایع و خدمات جاری و روزانه خود بودند.
در این شرایط بود که رویداد تراکنش، بهعنوان تنها رویدادی که میتواند بستر لازم برای تحقق اهداف برجام در حوزه صنایع بانکی، کارت و پرداخت در ایران باشد، پا به عرصه وجود میگذارد. جایگاه مرکز فابا، بهعنوان مرکزی بیطرف که نگاه یکسانی به همه رقبا در حوزه صنایع مالی، بانکی، کارت و پرداخت دارد و پیشینه قوی و ارتباط سامانمند و ارگانیک این مرکز با نظام بانکی این توانایی را به آن میداد که بتواند با میزبانی نهادهای خصوصی و دولتی ایرانی از یکسو و دعوت از کنشگران و بازیگران این حوزه در فضای بینالملل، شرایط را برای تحقق اهداف برجام فراهم سازد.
ا ین به دلیل موضعی است که مرکز فابا در منظومه سیاستگذاری و فعالان صنایع بانکی و پرداخت در کشورمان به خود اختصاص داده است.ا ین مرکز از یکسو به دلیل آنکه برآمده از خردجمعی نظام بانکی است،بیشترین اشراف رابه مشخصات حاکمیتی، دغدغه های امنیتی وا صول سیاستگذاری در صنایع بانکی و پرداخت دارد.از سوی دیگر، فابا به عنوان مرکزی خصوصی و وابسته به سرمایه گذاری این بخش، دغدغه های بخش خصوصی، تنگناها و موانع گسترش بخش خصوصی را نیز به خوبی می شناسد. وبالاخره، ماهیت فراجناحی و بین المللی این مرکز، باعث می شود کنشگران بین المللی صنایع بانکی و پرداخت نیز، به این مرکز اعتماد کرده، و بدون نگرانی از ورود به مناقشات و منازعات داخلی، به حضور در بازار بکر و تازه ی ایران بیندیشند. پس از برگزاری موفق نخستین دوره، حالا میتوان با اطمینان بیشتری از ظرفیتهای این رویداد سخن گفت. حالا دیگر ما میدانیم که چه اشتیاقی در کنشگران خارجی برای حضور در بازار بکر و پرظرفیت ایران وجود دارد. از سوی دیگر، اشتیاق و توان قابلتوجه صاحبان کسبوکارهای این حوزه در ایران را نیز، هم در رویداد سال گذشته و هم در طول این ماهها به چشم دیدهایم. پس چه رخدادی میتواند انطباق بیشتری با رویداد تراکنش بهعنوان محل تجلی و بروز دکترین تعامل با دنیا باشد و چه مسیری بهتر از این رویداد میتواند تحقق برجام را در حوزه صنایع بانکی، کارت و پرداخت ممکن سازد؟
از مستشاری به تعامل، مسئله اقتصاد مقاومتی
اما از سوی دیگر و با ابلاغ مقامات عالیرتبه نظام، همزمان با برجام، دکترین دیگری نیز بهویژه در حوزه اقتصاد در کشور ساری و حاکم شده است که با نام اقتصاد مقاومتی آن را میشناسیم. اقتصاد مقاومتی را میتوان روی دیگر برجام و تضمینکننده استقلال، عزت و قوت نظام اقتصادی کشور در برابر امواج تغییرات جهانی یا دشمنیها با نظام اقتصادی ایران دانست.
رویداد تراکنش با در دست گرفتن مدیریت روابط بینالمللی و دعوت از نهادها و کنشگران خارجی برای ایجاد روابط با نظام بانکی، کارت و پرداخت ایران و حفظ وجه مدیریتی و سیاستگذاری در داخل کشور توانسته نگرانیهای ناشی از گشودهشدن درها بهروی کنشگران خارجی را تا حد ممکن کاهش دهد و نشان دهد میتوان الگویی ارائه کرد که همزمان با برجام و الگوهای اقتصاد مقاومتی همخوان و سازگار باشد.
شاید تا پیش از برگزاری رویداد تراکنش، تنها الگوی ممکن برای ایجاد روابط سامانمند با بازیگران خارج از کشور، الگوی مستعمل و قدیمی مستشاری بود. دعوت از بیگانگان برای برگزاری نمایشگاه و رویدادهای مختلف و واگذاری مدیریت روابط و تعاملات به طرف خارجی، الگوی عموما ناکارآمد و نگرانکنندهای است که در ادبیات تاریخ ایران، از آن با عنوان الگوی مستشاری یاد میشود. بودند و هستند برخی از بازیگران اصلی این حوزه که هنوز هم به این الگو میاندیشند، اما واقعیت این است که ما در کشور باید خود را برای روزهای سخت آماده کنیم و واگذاری مدیریت روابط و تعاملات به طرفهای خارجی، مدیریت وابستگی را از دست ایرانیان خارج و در اختیار کسانی میگذارد که در صورت بروز نگرانی یا شرایط دشوار، اولویت نخستشان رهاکردن حوزههای خطرزا و بیرونکشیدن سرمایه از مناطق ریسکپذیر است.
حالا رویداد تراکنش، رویداد سالانهای است که میتواند برای سیاستگذاران و مدیران صنایع بانکی، آسودگی و امنیتخاطر به ارمغان بیاورد؛ چراکه در عین دعوت فراگیر از شرکتها و بازیگران بینالمللی، مدیریت ارتباطات برعهده ایرانیان بوده و حتی در صورت وقوع بدبینانهترین سناریوها نیز اصل این نهاد را هیچ خطری تهدید نمیکند و دادهها، اطلاعات و پایگاههای داده آن در داخل کشور موجود بوده و قابل استفاده خواهند بود.
تراکنش، آشتی دولت و بخش خصوصی
از سوی دیگر، این رویداد بهدلیل خاستگاه آن توانسته است جایگاهی را از آن خود کند که هیچ رویداد و همایش یا نمایشگاه دیگری اساساً نمیتواند چنین جایگاهی داشته باشد. حضور مرکز فابا در مرکز تحولات نظام بانکی و در عین حال عدم وابستگی دولتی یا خصوصی این مرکز به بازیگران اصلی خصوصی یا دولتی در صنایع بانکی، موقعیت ممتازی برای رویداد تراکنش ایجاد کرده است که استفاده صحیح از آن میتواند بسیاری از دغدغههای کنشگران بخش خصوصی و نیز نگرانیهای مدیران دولتی را برطرف سازد.
این رویداد را میتوان محل تلاقی سه بخش دولتی، خصوصی و کنشگران بینالمللی دانست. برای واکاوی این واقعیت میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
- حوزه کارت، پرداخت و صنایع بانکی دستکم در ایران، در وضعیتی نیست که بتواند بدون حضور دولت یا توجه ویژه دولتمردان، به رشد پایدار، سامانمند و منظمی دست یابد. حضور دولتمردان و آشنایی آنان با دغدغهها و مسایل بخش خصوصی، تنها راهی است که میتواند بخش خصوصی را در این حوزه بیمه کند و رشد ارگانیک را برای این بخش تضمین کند. تجربه انضمامی ما نیز نشان میدهد پیوند میان بخش خصوصی و دولتی در این حوزه، چنان وثیق و درهمپیچیده است که نمیتوان بهسادگی حتی مرزهای دولتیبودن یا خصوصیبودن را در آن مشخص کرد.
- اما دولتمردان از سوی دیگر و باتوجه به افکار عمومی و رقابتهای سیاسی از حضور یا برچسب وابستگی و توجه بیش از حد به بخش خصوصی پرهیز میکنند. حضور در رخدادها و همایشهایی که از سوی بخش خصوصی برگزار میشود، بهویژه اگر متولی برگزاری این رخدادها خود یکی از ذینفعان و رقبای فعال باشد، میتواند برای دولتمردان خطرناک یا مستلزم هزینه اعتباری محسوب شود. بنابراین دولتمردان با وجود پایبندی و اعتقاد به رشد و قوت بخش خصوصی، نمیتوانند بهسادگی در رخدادها و رویدادهای بخش خصوصی مشارکت کنند یا بهراحتی پای حرفها و نگرانیهای بخش خصوصی بنشینند.
- کنشگران خارجی نیز بهعنوان ضلع سوم این مثلث، بین بخش خصوصی و دولتی این حوزه گاه سردرگم میمانند، از سویی بخش خصوصی توان تضمین سودآوری و ثبات کسبوکارهای خاص در کشور را ندارد و از سوی دیگر، دولتمردان در کشور نیز کمتر به سمت تفاهم عملی و کسبوکار با طرفهای خارجی تمایل دارند و عملا بیشتر به سمت تفاهمهای سیاسی-اقتصادی در حوزه سیاستگذاری حرکت میکنند و کمتر خود را درگیر جزییات عملی کسبوکار میکنند.
در چنین وضعیتی است که رویداد تراکنش، بهعنوان رویدادی بدون رقیب و واجد فرصتی یگانه خودنمایی میکند؛ چراکه:
- رویداد تراکنش، باوجود خصوصیبودن، هیچ جهتگیری و سوگیریای در حوزه کسبوکار ندارد و به هیچیک از رقبا وابسته نیست. این بیطرفی امکان حضور حداکثری دولتمردان و سیاستگذاران را در این رخداد فراهم میسازد و تضمینکننده سلامت رخداد است.
- از سوی دیگر، بخش خصوصی هم میداند که مرکز فابا و رویداد تراکنش، وابستگی سیاسی ندارد و حضور دولتمردان در این رخداد، به معنای فراهمآمدن امکان گفتوگو و ارائه نظرات و دغدغهها به آنان را فراهم میسازد. بنابراین بخش خصوصی میتواند از این فرصت برای اصلاح برخی از ساختارهای دولتی و همراهکردن دولت با خود استفاده کند.
و بالاخره کنشگران بینالمللی نیز رویداد تراکنش را فرصتی برای مواجهه همزمان با دولت و بخش خصوصی میبینند، حضور دولتمردان و بخشهای حاکمیتی-مدیریتی، برای کنشگران بینالمللی، به معنای تضمین اعتبار و نفوذ رویداد تراکنش در ساختار اقتصادی کشور است و حضور بخش خصوصی در این رویداد، معنایی جز امکان آشنایی، فتح باب مذاکره و در نهایت انعقاد قراردادهای کسبوکاری ندارد. . فابا نیز، به عنوان تنها نهاد عمومی که حلقه ی واسط و فراجناحی در نظام بانکی و پرداخت در ایران محسوب می شود، می تواند سطح و استانداردهای لازم برای حضور در نمایشگاه را فراهم سازد. بنابراین این رویداد را فرصتی برای کسب وکار که اعتبار کافی برای ورود به بازار گسترده ایران را دارد، نگاه می کنند. به همین دلیل است که این رویداد را حتی نمی توان با همایش سالانه پولی و بانکی یا هیچ یک از همایش های دیگر قابل مقایسه دانست. اگرچه فقدان همایش هایی از این دست و تنها بودن رویداد تراکنش، باتوجه به ظرفیت های صنایع بانکی، کارت و پرداخت در ایران اتفاق مبارکی نیست و می توان چشم انتظار بود تا کنشگران داخلی دیگر نیز به رقابت با این رویداد بپردازند. اما به نظر می رسد در حال حاضر و باتوجه به تضاد حضور کنشگران خارجی به عنوان میزبانان همایش های از این دست، با سیاست ها و قوانین جاری کشور، این رویداد از موقعیت بی رقیب و ممتازی برخوردار است که صرف نظر از آن، برای کمتر بازیگری در این حوزه منطقی است.
سخن آخر: مقدمات یک جشن
حالا و با تصویری که در بالا اشاره کردیم، گفتوگوها و مباحث اخیر نهتنها طبیعی و قابل فهم که لازم به نظر میرسد. مقدمات یک جشن، لزوما منحصر به مقدمات سختافزاری و فراهمآوردن ابزار، وسایل و آمادهساختن تجهیزات لازم برای پذیرایی نیست. یک جشن بزرگ، از روزها قبل از برگزاریاش آغاز میشود و تا روزها بعد از برگزاری در مورد آن سخن گفته میشود. حساسیتهای اخیر به رویداد تراکنش و بالاگرفتن مشاجرات کمنظیر دراینباره را میتوان از این منظر فهم کرد. باید دید در روزهای آینده، فرآیند آمادهشدن جامعه بانکی، کارت و پرداخت ایران چه مراحلی را طی خواهد کرد و این جشن سالانه امسال چگونه برگزار خواهد شد.


