به گزارش بانک و صنعت به نقل از روابط عمومی بانک توسعه صادرات ایران، در گزارشی که توسط مرکز پژوهش و آموزش این بانک منتشر شده آمده است: گروه تحقیقاتی مک کنزی برآورد می کند که مصرف سالانه افراد در بازارهای نوظهور، از 12 تریلیون دلار در سال 2010 به 30 تریلیون دلار در سال 2025 افزایش خواهد یافت و سهم این مصرف به نسبت کل جهان، از حدود 32 درصد در سال 2010، به حدود 50 درصد در سال 2025 افزایش مییابد.
در این گزارش آمده است: در حالی که مدیران اجرایی شرکت های بزرگ چند ملیتی پیروزی در بازارهای نوظهور را کلیدی برای رشد بلند مدت قلمداد می کنند، بسیاری از شرکت ها از به کارگیری استعدادها و منابعشان در این مقیاس امتناع می ورزند.
تحقیقات مک کنزی نشان می دهد که شرکت های بزرگی که دفتر مرکزی آنها در کشورهای توسعه یافته است، تنها 17 درصد از درآمد کل خود را از بازارهای نوظهور کسب می-کنند. در حالیکه این بازارها، در حدود 36 درصد از کل GDP جهانی را به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، علیرغم مزیت های صرفه به مقیاس، تکنولوژی و دستیابی به بازارهای سرمایه، شرکت های چند ملیتی معمولا بازی را به رقبای محلی زیرک خود واگذار می کنند.
در این مقاله که توسط کارشناسان مرکز پژوهش و آموزش بانک توسعه صادرات ایران ترجمه شده آمده است: چهار متخصص مک کنزی ضوابطی از کسب و کار را مورد توجه قرار میدهند که شرکت های جهانی نیاز دارند تا برای رقابت موثر جهانی، چنین ضوابطی را در خود بهبود بخشند. این ضوابط، تخصیص منابع، خلاقیت، برند سازی، فروش و توزیع، و توسعه روابط محلی را در بر می-گیرد.
این پژوهش می افزاید: در مجموع، شرکت های جهانی نیاز دارند تا در ده قابلیت حیاتی متخصص باشند، که نیاز به سطح تعهدی در ابعاد رقابت در کلاس جهانی دارد. درست مثل رقابت های دو و میدانی، برنده شدن در بازارهای نوظهور بستگی به برتری در تمامی جهات دارد و تکیه بر یک رویداد هیچگاه به عنوان یک گزینه مطرح نیست.
در این گزارش تاکید شده است: بازارهای نوظهور، بازارهای پویایی هستند که داشتن تعادل در آنها بسیار مهم است. بنابراین یک شرکت به جای اینکه در یک یا دو جنبه عالی باشد، باید تلاش کند تا در همه جنبه ها بسیار خوب عمل کند.
در گزارش مذکور با بیان اینکه اهمیتی ندارد که یک کسب و کار موفق در کجا فعالیت میکند، آمده است: این کسب و کارها همواره نیاز به حمایت ذینفعان کلیدی در دولت، جامعه مدنی و رسانههای محلی دارند. مدیریت موثر این روابط میتواند تاثیر زیادی بر دسترسی به بازار یک شرکت، توانایی شرکت در فعالیتهای ادغام و یا اکتساب و گسترش اعتبار داشته باشد.
پژوهشگران موسسه مذکور توصیه کرده اند: شرکتهای چند ملیتی که در بازارهای نوظهور فعالیت میکنند، باید بیشتر از شرکتهایی که در بازارهای توسعه یافته هستند به دنبال ساخت اینچنین حمایتهایی باشند. این فعالیتها باید شامل گسترش روابط با متحدان محلی کسب و کار یعنی مشتریان، شریکان سرمایه گذاری و تامین کنندگان نیز باشد.
همچنین در این گزارش با بیان اینکه شرکتهای بزرگ چند ملیتی با بازنگری ساختارهای سازمانی میتوانند هزینه جهانی شدن خود را کاهش دهند، مثالهایی را آورده و نوشته است: آیبیاِم اساساً عملکردش در آسیا را با انتقال منابع انسانی خود به مانیل، حسابهای دریافتی به شانگهای، حسابداری به کوالالامپور، بازرگانی و تجارت به شنژن و خدمات مصرفی در بریسبن تغییر داد. سایر شرکتهای جهانی نیز هسته فعالیتهای خود را به نزدیکی بازارهای با اولویت بالا انتقال دادند. برای مثال شرکت اِیبیبی، بنیاد جهانی تجارت روباتیک خود را از دترویت به شانگهای منتقل کرد. شرکت دل نیز مراکز کارکردی برای شرکت خود در سنگاپور ایجاد کرد.