به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از پژوهشکده پولی و بانکی، محمد سعید تجریشی با بیان اینکه یکی از مهمترین منابع درآمدی دولتهای محلی و مرکزی در بسیاری از کشورهای جهان، مالیات بر دارایی (property tax) است که به صورت مالیات سالانه بر ارزش بازاری داراییها از قبیل زمین، ملک، خودرو و سایر داراییهای افراد وضع میشود، گفت: در بین داراییهای افراد، زمین و ملک متداولترین پایه مالیات بر دارایی است و عمده درآمدهای مالیاتی از این محل، از ملک و زمین حاصل میشود.
وی افزود: چگونگی اخذ و هزینهکرد این نوع مالیات در کشورهای مختلف متفاوت است اما در سال 2018، به طور متوسط 5.5 درصد از درآمدهای مالیاتی دولتها در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعهی اقتصادی (OECD)، از این پایه مالیاتی حاصل شده است که این درصد در برخی کشورها از جمله کره جنوبی، انگلستان و آمریکا به بالای 10 درصد نیز میرسد.
این پژوهشگر اقتصادی ادامه داد: در کشور ما تا قبل از سال 1380، طبق ماده 3 قانون مالیاتهای مستقیم، کلیه مالکان (اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی) نسبت به جمع ارزش املاک خود و حسب مورد املاک فرزندان تحت تکفل خود اعم از مسکونی و سایر املاک واقع در محدوده شهرها و شهرکها (به استثنای یک واحد مسکونی شخص حقیقی اعم از خانه یا آپارتمان به انتخاب او) بهشرح زیر مشمول مالیات سالانه بودند:
تا مبلغ 20 میلیون ریال معاف
تا مبلغ 40 میلیون ریال نسبت به مازاد 20 میلیون ریال به نرخ 2 درصد
تا مبلغ 60 میلیون ریال نسبت به مازاد 40 میلیون ریال به نرخ 3 درصد
تا مبلغ 80 میلیون ریال نسبت به مازاد 60 میلیون ریال به نرخ 4 درصد
تا مبلغ 100 میلیون ریال نسبت به مازاد 80 میلیون ریال به نرخ 6 درصد
نسبت به مازاد 100 میلیون ریال به نرخ 8 درصد
وی یادآور شد: با این حال در اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم در سال 1380 این ماده حذف شد و بعد از آن تلاشی برای افزودن موارد مشابه صورت نگرفت هرچند عوارض نوسازی شهرداری که بر هر ملک به صورت سالانه وضع میشود به نوعی همین منطق را دارد اما مبلغ آن بسیار ناچیز است و درصد بسیار کمی از درآمدهای شهرداریها را تشکیل میدهد. به عنوان مثال در بودجه پیشنهادی سال 1398 شهرداری تهران تنها 600 میلیارد تومان به این موضوع اختصاص یافته است که حدود 6 درصد از کل درآمدهای شهرداری تهران را شامل میشود. این در حالی است که به نظر میرسد شهرداری تهران یکی از بهترین عملکردها را در زمینه عوارض نوسازی دارد و وضعیت در سایر شهرها احتمالاً بدتر است.
کارشناس اقتصادی تصریح کرد: در جریان بررسی لایحه بودجه 99 در کمیسیون تلفیق مجلس، نمایندگان مجلس در این کمیسیون، مالکان واحدهای مسکونی گرانقیمت با ارزش 10 میلیارد تومان و بالاتر را مشمول پرداخت مالیات سالانه کردند. این مصوبه با وجود اینکه پیشبینی میشود درآمد چندانی برای دولت ایجاد نکند و تعداد بسیار کمی از املاک را مورد اصابت قرار بدهد، اما به دلیل اینکه منجر به اضافه شدن یک پایه مالیاتی جدید (که در همه کشورهای دنیا وجود دارد و حتی تا قبل از سال 1380 نیز در کشور ما وجود داشت) به پایههای مالیاتی کشور میشود میتواند قدمی رو به جلو در بهبود نظام مالیاتی کشور محسوب شود. البته در خصوص این پایه مالیاتی ملاحظاتی نیز وجود دارد.
وی پیشنهاد داد: در سال شروع اجرایی شدن این ماده، به منظور آماده سازی زیرساختها و اجرای بهتر و سادهتر، املاک کمی مشمول این مالیات شوند (به طور مثال املاک بالای 7 میلیارد تومان) و این مبلغ سال به سال تعدیل شود تا درصد بیشتری از املاک را در بر گیرد. هرچند از منظر درآمدی این اقدام منجر به این میشود که درآمدهای ناشی از این محل حتی به هزار میلیارد تومان نیز نرسد اما از نظر اجرایی میتواند زیرساختهای سازمان مالیاتی را فراهم کند و در سالهای بعد درصد اصابتش بیشتر شده و به قانون دائمی تبدیل شود. این مسأله منجر به تصویب راحتتر آن نیز میشود. البته باید توجه شود که در عین تصویب این قانون، زیرساختهای مربوط به آن نیز طراحی و اجرایی شود وگرنه منجر به بی خاصیتی و عدم اجرای آن خواهد شد.
تجریشی خاطرنشان کرد: لازم است در خصوص نحوه قیمتگذاری املاک از ساز و کارهای دقیقتری نسبت به ماده 64 قانون مالیاتهای مستقیم استفاده شود. در اغلب کشورها، با استفاده از قیمت املاک مشابهی که معامله شدهاند، قیمت سالانه هر ملک تخمین زده میشود که در این تخمین، شرایط محیطی از قبیل محله ملک، و همچنین شرایط منزل مسکونی از قبیل متراژ و سن بنا در نظر گرفته شده و قیمت ملک تخمین زده میشود. با توجه به وجود سامانه معاملات املاک و مستغلات، این کار میتواند به صورت سیستماتیک انجام شود و نیازی به تشکیل کمیسیون تقویم املاک و سازوکارهای آن وجود ندارد. با توجه به اینکه در شرایط فعلی، مُمیزان مالیاتی اقدام به ارزشگذاری املاک خواهند کرد، لازم است با اقداماتی از جمله مکانیزه کردن تخمین قیمت املاک با استفاده از مشخصات ملک، امکان سو استفاده و تخمینهای نادرست ممیزان مالیاتی از بین برود.
وی افزود: میبایست در خصوص ارتباط این نوع مالیات با درآمدهای شهرداری و همچنین عوارض نوسازی تصمیمگیری شود. در کشورهایی که بخش زیادی از این پایه مالیاتی به دولتهای محلی تخصیص مییابد، بخش مهمی از هزینههای دولتی نیز توسط دولتهای محلی انجام میگیرد. به طور مثال در آمریکا که اکثر این درآمد به دولتهای محلی اختصاص مییابد، بخش عمدهای از هزینههای آموزش و همچنین بخش زیادی از هزینههای سلامت توسط دولتهای محلی صورت میگیرد. به همین دلیل در صورتی که تصمیم بر این باشد که بخشی از این درآمد به شهرداریها اختصاص یابد، باید در خصوص سایر پایههای درآمدی آنها و حتی وظایف آنها نیز تجدید نظر صورت گیرد.
این کارشناس اقتصادی با تأکید بر اینکه باید در خصوص ضمانت اجرایی این پایه مالیاتی تدابیری اندیشیده شود، گفت: به دلیل یکساله بودن قانون بودجه، طبیعتاً املاکی که در سال 1399 معامله نمیشوند انگیزهای برای پرداخت مالیات نخواهند داشت و یا معامله ملک خود را به سال بعد موکول میکنند. بدین ترتیب لازم است ضمانت اجرایی علاوه بر دریافت مالیات در زمان نقل و انتقال برای آن در نظر گرفته شود.
وی افزود: تعداد زیاد پلههای این مالیات به خصوص در سالهای آغازین اجرا توصیه نمیشود چرا که منجر به پیچیدگی بیمورد آن و احتمال بروز فساد در تخمین ارزش ملک میشود.
به گفته این پژوهشگر اقتصادی، در مجموع میتوان مالیاتهایی مانند مالیات بر خانههای خالی موضوع ماده 54 قانون مالیاتهای مستقیم که مجدداً در کمیسیون تلفیق امسال با تغییراتی تصویب شده است را در بلندمدت با استفاده از همین پایه مالیاتی اجرایی کرد. در بسیاری از کشورها نیز با افزایش نرخ مالیات سالانه املاک خالی نسبت به سایر املاک، عرضه خانههای خالی را تشویق میکنند.