شماره: 495887 تاریخ : 1398/10/11-12:33:02

نحوه مخابره احتمال حوادث، راهی برای ترغیب افراد به خرید بیمه رویدادهای نادر

دکتر نرگس درویش دانش آموخته دکتری رشته اقتصاد رفتاری و مسئول میز اقتصاد رفتاری پژوهشکده بیمه است که از شهریور ماه سال جاری با هدف مطالعه و گسترش موارد استفاده از بینش های اقتصاد رفتاری در صنعت بیمه شکل گرفته است.

بانک و صنعت، در ادامه یادداشت نرگس درویش در خصوص بیمه رویدادهای نادر را می‌خوانیم:

در ساده‌ترین حالت، موقعیت‌های ریسکی را می‌توان در دو متغیر احتمال بروز رویدادهای مختلف و پیامد ناشی از آنها خلاصه کرد. در نتیجه احتمال بروز حوادث یکی از مهم‌ترین مولفه‌های تصمیم‌گیری هنگام خرید بیمه‌نامه است. شواهد نشان می‌دهد که افراد تمایل اندکی برای خرید بیمه رویدادهای نادر دارند. خرید اندک بیمه در مقابل رویدادهای فاجعه آمیز با احتمال کم وقوع، یکی از دلایل ضریب نفوذ پائین بیمه در بسیاری از کشورها است. مطالعات میدانی و آزمایش‌های کنترل شده تناقض بیمه حوادث با احتمالات کم را مطرح کرده‌اند. مطالعات کونوتر (1978)، اسلویک و همکاران (1978)  نشان می‌دهند که بسیاری از افراد به صورت داوطلبانه اقدام به خرید بیمه نمی‌کنند، حتی اگر حق بیمه‌ها یارانه داشته باشند. در یک آزمایش کنترل شده که با نتایج این مطالعات میدانی سازگار است، مککلاند و همکاران (1993) نشان دادند که اکثر افراد حتی حاضر به پرداخت یک مبلغ ناچیز برای بیمه حوادث با احتمالات کم نیستند و یا حاضر هستند مبالغ بسیار زیادی را در مقایسه با زیان مورد انتظار بپردازند. یکی از توضیحات ارائه شده برای این تناقض مربوط به درک افراد از احتمالات است.


به صورت کلی حقایق آشکار شده در مورد درک افراد از احتمالات را می توان به 3 دسته تقسیم کرد.


1- درک افراد از احتمالات به صورت غیر خطی است. شواهد نشان می‌دهد که به صورت متوسط، افراد وزن بیشتری به احتمالات کم (3/0-0) و وزن کمتری به احتمالات زیاد می‌دهند. برای نمونه رجوع کنید به کاهنمن و تورسکی (2000) و استرمر (2000).

2- برای رویدادهای نزدیک به کران های بالا و پائین بازه احتمالات  [0,1]، شواهد گسترده‌ای پیشنهاد می‌دهند که افراد رویدادهای بسیار نامحتمل را به سادگی نادیده می‌گیرند و رویدادهای با احتمال بسیار بالا را به صورت قطعی در نظر می‌گیرند. برای مثال، کونوتر و همکاران (1978) از شرکت کنندگان خواستند تا در مقابل زیان های مختلف با احتمالات متفاوت در حالیکه زیان انتظاری ثابت بود دست به انتخاب بزنند. آنها همچنین حق بیمه ها را تغییر دادند. در هر حالت، آنها متوجه شدند که پس از نقطه مشخصی خرید بیمه به طرز چشمگیری کاهش می یابد، و آن هنگامی است که  احتمال زیان کاهش می‌یابد (با افزایش زیان و ثابت نگه داشتن زیان مورد انتظار). این به معنی نادیده گرفتن احتمالات بسیار کوچک است.

3- برای رویدادهای نزدیک به کران پائین بازه احتمالات، شواهد گسترده‌ای پیشنهاد می‌دهند که در برخی مواقع افراد رویدادهای بسیار نامحتمل را بسیار برجسته ارزیابی می‌کنند. برای مثال، پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر، تقاضا برای پوشش حملات تروریستی بسیار بالا رفت، اما شرکت های بیمه دیگر آن را ارائه نکردند.


در نظریه بنیادی مطلوبیت مورد انتظار، احتمالات به صورت خطی وارد مدل می‌شوند. این مدل فرض می‌کند که افراد درک درستی از احتمالات دارند که با حقایق آشکار شده سازگار نیست. نظریه مطلوبیت مورد انتظار پیش بینی می‌کند که افراد ریسک گریز در مواجهه با حق بیمه‌های عادلانه و عدم وجود هزینه های مبادله، در مقابل هر احتمال ناچیزی بیمه کامل می‌خرند.


شواهد اقتصاد رفتاری نشان می‌دهد که افراد درک درستی از احتمالات ندارند. نظریه چشم اندازکاهنمان و تورسکی (1979)، شواهد دسته اول را به خوبی توضیح داده و مدل می‌کند. در رابطه با شواهد دسته دوم و سوم، نظریه چشم انداز این شواهد را به صورت گسستگی در تابع وزنی احتمال در نزدیکی صفر و یک توضیح می‌دهد و به صورت کلی فرض می‌کند که افراد به احتمالات کم وزن بیشتری اختصاص می‌دهند.
قرائت  ارو از شواهد موجود در کونوتر و همکاران (1978) این است که مشکل در سمت تقاضا است و نه در طرف عرضه. ارو در مقدمه کونوتر و همکاران (1978)  می‌نویسد «به وضوح ، بخش بزرگی از مانع [برای خرید بیمه] عدم علاقه خریداران بود». خود نویسندگان، بر اساس نتایج ارائه شده،  فرض می‌کنند که بیشتر صاحبان خانه در مناطق مستعد خطر حتی تصور نکرده‌اند که در صورت آسیب و یا خسارت زلزله، چگونه می‌توانند وضعیت بهتری داشته باشند. درعوض، آنها چنین وقایعی که احتمال وقوع آنها بسیار ناچیز است را نادیده گرفته و این به آنها اجازه می‌دهد که عواقب آن را نادیده بگیرند».


در مواجهه با شواهد مربوط به درک افراد از احتمالات، کمرر و کونوتر (1989) مدل دو وجهی نگرش نسبت به ریسک را ارائه داده‌اند. بر اساس این مدل، برخی از افراد بیشتر بر احتمال وقوع رویدادها و برخی  بیشتر روی اندازه پیامدها تمرکز می‌کنند. گروه اول به زیان‌هایی که زیر یک آستانه احتمال خاص قرار می‌گیرند توجه نمی‌کند، در حالی که برای گروه دوم، اندازه زیان نسبتاً برجسته‌تر است. از این رو، حقایق آشکار شده دسته دوم در مورد افراد گروه اول اعمال می‌شود، که با توجه به شواهد، به نظر می‌رسد غالب هستند. حقایق آشکار شده دسته سوم مربوط به افراد گروه دوم در مدل دو وجهی می‌شود.


در مقابله با این شواهد، آنچه بسیار اهمیت دارد شناخت بافتارهایی است که باعث هدایت تمرکز افراد روی احتمالات و یا پیامدها می‌شود. در نتیجه پرسش اصلی این است که چگونه می‌توان نقش پیامدها را برجسته کرد و یا اینکه کاری کرد که احتمالات کوچک نادیده گرفته نشوند.

 

نحوه مخابره احتمالات

یک راه برای ترغیب افراد به خرید بیمه برای رویدادهای نادر، نحوه مخابره احتمالات است. در مواجهه با نادیده گرفتن احتمالات کم، می‌توان احتمالات را در افق‌های زمانی بلند مدت مخابره کرد. برای مثال وقتی به افراد گفته می‌شود که احتمال وقوع تصادف در صورت استفاده از تلفن همراه در هر سفر 1 در 100 هزار است، به راحتی آن را نادیده می‌گیرند، اما وقتی می‌گوییم شانس تصادف در یک دوره 50 ساله رانندگی 1 از 3 است بیشتر دقت می‌کنند. به همین علت  اگر به افراد اطلاع دهیم که احتمال خسارتی 4 درصد است، به راحتی آن را نادیده می‌گیرند. اما، اگر عنوان شود که احتمال داشتن یک خسارت و یا بیشتر از یک خسارت در 10 سال آینده، تقریباً 1 از 3 است، انتظار می‌رود که متفاوت رفتار خواهند کرد.

 
 به صورت کلی، درک افراد از  آمار و احتمالاتی که به صورت درصد بیان می‌شوند متفاوت است. زیرا وقتی اطلاعات به صورت درصد بیان می‌شوند مقیاس ندارند و هر کس می‌تواند بر اساس سیستم تفکر و تجربیات خود، برداشت متفاوتی از آن داشته باشد. برای مثال احتمال 5 درصدی بروز حادثه برای بسیاری از افراد قابل انکار است، اما امکان بروز 1 حادثه در 20 روز برای بسیاری از افراد ریسک قابل توجهی است. بنابراین، در بازاریابی بیمه‌های حوادث باید توجه شود که احتمال بروز حادثه به شیوه مناسب مخابره شود.

 


منبع: پژوهشکده بیمه


URL: https://www.bankosanat.ir:443/News/نحوه-مخابره-احتمال-حوادث-راهی-برای-ترغیب-افراد-به-خرید-بیمه-رویدادهای-نادر.bos