به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت به نقل از روابط عمومی اتاق تهران، چندی پیش، پدرام سلطانی، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران و نایبرئیس اتاق ایران در توییتی نسبت به مهاجرت کارآفرینان هشدار داد. او نوشت: روزی نیست که خبر تصمیم به مهاجرت چند فعال اقتصادی معتبر و مدیر توانمند را نشنوم. روند مهاجرت کارآفرین و خروج سرمایه شتاب بیسابقهای گرفته است. همه آنها یک حرف میزنند:«خسته شدم. دیگر امیدی به بهبود ندارم.» این دُهلی است که صدایش یکی دو سال دیگر در اقتصاد کشور درخواهد آمد.
اگرچه در ایران نهادی برای ارزیابی دقیق و اعلام رسمی میزان مهاجرتها شکل نگرفته است، اما برخی نهادهای بینالمللی این شاخص را در مقاطعی مورد بررسی قرار دادهاند. برای مثال گفته میشود، موسسه گالوپ به سفارش سازمان بینالمللی مهاجرت در سال 2015 میل به مهاجرت را در 156 کشور را بررسی کرد که نتایج آن در سال 2018 منتشر شد. بنابراین گزارش در سال 2015 حدود یک میلیون و 800 هزار نفر از ایرانیان نسبت به مهاجرت ابراز علاقه و تمایل کردهاند که از این آمار 400 هزار نفر برای مهاجرت برنامه مشخصی داشته و در حال آماده شدن برای مهاجرت بودهاند. این آمار البته مربوط به سالی است که دولت یازدهم، زمام مدیریت اجرایی کشور را در دست داشت و یک ثبات سیاسی و اقتصادی نسبی بر کشور حاکم شده بود. اما اکنون که برخی سیاستهای اقتصادی و تحریم، نااطمینانیها را در جامعه و در فضای کسب و کار تشدید کرده است، افزایش تمایل به مهاجرت در میان ایرانیان (بیش از آماری که موسسه گالوپ منتشر کرد) نمیتواند دور از واقعیت باشد. با این وصف، اگر آنطور که پدرام سلطانی هشدار داده، میل به مهاجرت در میان نخبگان و کارآفرینان نیز بالا گرفته باشد، چه تبعاتی در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود؟
ضرورت مطالعه مهاجرت کارآفرینان در عصر جدید
علیاصغر سعیدی، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که مطالعات بسیاری روی کنش کارآفرینان و صنعتگران بنام ایران داشته است، در این رابطه گفت: لازم است، وضعیت کارآفرینان در شرایط خاص کنونی مورد مطالعه قرار گیرد؛ چرا که ساختار اجتماعی ایران در شرایط کنونی در مقایسه با چهار دهه پیش، یعنی پیش از آغاز روند جهانی شدن مقارن با دهههای 80 و90 میلادی، بسیار متفاوت شده است.
او ادامه داد: ساختار اقتصاد ایران بیشتر بر مبتنی بر خدمات است. در واقع به نظر میرسد، سرمایهها بیشتر به سمت و سویی سوق یافتهاند که تحرک در آن بیشتر است. این نوع سرمایهگذاری، از سرعت بیشتری برای انتقال از یک منطقه جغرافیایی به منطقه دیگر برخوردار است. در این صورت، وقتی علایم نااطمینانی ظهور میکند این امکان فراهم است که سرمایه با سرعت بیشتری به نقطه دیگر انتقال پیدا کند.
سعیدی ادامه داد: سرمایهگذاری در بخش صنعت تا حدودی متفاوت بوده و سرمایهگذاری در این بخش صرف خرید کارخانه و تجهیزات میشود؛ در این صورت انتقال سرمایه دشوارتر بوده و با سرعت کمتری میسر میشود. یعنی وقتی نااطمینانی افزایش پیدا میکند، اگر مهاجرت کارآفرینان و صنعتگران در این بخش مقدور نباشد، شاهد این خواهیم بود که سرمایه مجددی وارد عرصه تولید نمیشود و این بیشتر به دلیل گسترش نااطمینانی است.
این استاد دانشگاه بر این باور است که وقتی کمترین علایم بهبود وجود نداشته باشد و قدرت پیشبینیپذیری اقتصاد کاهش پیدا کند، کارآفرینان و فعالان اقتصادی ریسک سرمایهگذاری مجدد را نمیکنند. این جامعهشناس با بیان اینکه این تحلیل به دیگر بخشهای جامعه نیز قابل تعمیم است؛ توضیح داد: در شرایط نااطمینانی، برای مثال سرمایهگذاری در بخش آموزش نیز به آسانی صورت نمیگیرد. مگر اینکه فرد چشمانداز مهاجرت را در برابر خود داشته باشد. به بیان سادهتر، ممکن است افراد فرصتی پس از اخذ مدرک دکتری در داخل کشور برای خود متصور نباشد، اما به دلیل آنکه قصد مهاجرت دارد، برای گذراندن این مقطع تلاش میکند. مهاجرت این افراد نیز مصداق خروج سرمایه انسانی است که اندیشمندان، خسارت ناشی از خروج سرمایه انسانی را بیش از سرمایه مادی قلمداد میکنند.
علیاصغر سعیدی مهاجرت صاحبان سرمایه را از منظر نظریهای تحت عنوان«نیازهای مقایسهای» مورد بررسی قرار داد و گفت: این نظریه وجود دارد که برای مثال، کارآفرینان نیز مانند سایر اقشار دست به مقایسه میزنند و موقعیت خود را با کارآفرینان سایر کشورها مقایسه میکنند. این مهاجرت در صورت وقوع، به دلیل موقعیتی است که سایر کشورها برای کارآفرینان به وجود میآورند. به عنوان مثال، کشورهای همجوار ایران نظیر ترکیه یا ارمنستان چنان شرایط ورود سرمایه را تسهیل کردهاند که کارآفرینان در کوتاهترین زمان ممکن میتوانند مشکلات خود را برطرف کنند. در این کشورها، ثبات نسبی قوانین و سیاستگذاری نیز حاکم است.
او تفاوت مهاجرتهای سالهای اخیر با آنچه در دهههای گذشته صورت گرفته است را این گونه تشریح کرد: مهاجرتهای کنونی عمدتا به همراه خروج سرمایه انجام میگیرد. در حالی که برای مثال در دهه 1320 که نااطمینانیها به واسطه حکمرانی دولت ضعیف و ورود خارجیها به کشور افزایش یافته بود، کارآفرینان بسیاری از جمله لاجوردی و ایروانی از کشور خارج شدند. در آن مقطع، افراد بدون سرمایه خارج میشدند اما در حال حاضر، افرادی که دست به مهاجرت میزنند با سرمایه میروند. نکته قابل تامل دیگر اینکه، مهاجرت کارآفرینان از یک سو به منزله خروج سرمایه انسانی و نخبگان از کشور تلقی میشود، از سوی دیگر، ذهنیتهایی را هم برای سایر گروههای اجتماعی ایجاد میکند که وقتی این افراد با توانایی ایجاد اشتغال و برخوردار از سرمایه از کشور خارج میشوند، به طور طبیعی دیگر جایی برای ما وجود ندارد. در این شرایط مهاجرت بیشتر خواهد شد و سایر گروههای اجتماعی را نیز در بر خواهد گرفت.
او با بیان اینکه دولت با اتخاذ تدابیری میتواند در برخی حوزهها تا اندازهای اطمینان ایجاد کند، افزود: فارغ از اینکه بخشی از این نااطمینانی به حوزه سیاسی و اقتصاد کلان بازمیگردد، پیشنهاد من توسعه استارتآپهاست. من فکر میکنم در این حوزه شرایط رقابت فراهم است؛ به دلیل آنکه هنوز بنیادها، شرکتهای خصولتی و شبهدولتی کمتر وارد این حوزه شدهاند، هرچند که به نظر میرسد، گوشه چشمی به آن دارند. در واقع دولت باید تلاش کند از ورود این نهادهای متنفذ که سرمایه بیشتری در اختیار دارند و میتوانند محیط رقابتی را بر هم بزنند، جلوگیری کند. یعنی دولت تلاش کند چشمانداز سرمایهگذاری و کارآفرینی، دستکم در این حوزه خوشایند بماند. شاید این یک روزنه امیدی برای کارآفرینان باشد.»
او سخنان خود را با این عبارت به پایان رساند که: من کارآفرینان بسیاری را در بخشهای مختلف میشناسم که بیشتر به دلیل آنکه فرزندانشان وارد حوزه استارتآپی شدهاند، قصد دارند در کشور بمانند و فعالیت کنند.