به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، روابط عمومی به هنگام بروز بحران در سازمان، در 3 مقطع زمانی(قبل، حین و بعد از بحران) ایفای نقش میکند و اگر در این راه به درستی عمل کند، گذر از بحران به سهولت ممکن میشود و در صورت ضعف و سستی، عبور موفقیتآمیز از بحران بسیار دشوار خواهد شد.
روابط عمومیها با جمعآوری اطلاعات محیطی خارج از سازمان و سپس تجزیه و تحلیل آن، میتوانند در تصمیمسازیهای مدیران ارشد تاثیرگذار باشند و با کارهای علمی و نگرش دقیق به تغییر و تحولات محیطی، میتوانند زمینههای بروز بحران و عوامل شکلگیری آن را شناسایی و با هشدارهای لازم، در پیشگیری از بروز آن ها همکاری کنند. همچنین بعد از به وجود آمدن بحران، روابط عمومی میتواند نقش مؤثری در عادی سازی شرایط و بازسازی محیط داشته باشد و با ارتباط مناسب سازمان، محیط و منطقه به هنگام بحران، نقش مثبتی در عادی سازی اوضاع ایفا کند. روابط عمومی در همه جای دنیا به عنوان منبع علمی و بخشهای ویژه ارتباطات، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی کارکرد روابط عمومی در مدیریت بحران بهترین راه شناسایی، محک و ارزیابی آن است و در این زمان است که روابط عمومیها میتوانند تواناییهای خود را عرضه کنند.
جلب مشارکت مردم و مخاطبان برای همراهی با برنامهها و اهداف سازمان، یکی از مهمترین وظایف روابط عمومیها است که این نهاد با استفاده از روشهای مفید و تاثیرگذار و به کارگیری ابزارهای نوین ارتباطی و اطلاعرسانی، برای تحقق آن تلاش میکند و بیشک این مسئولیت مرهون همت و کوشش آگاهانه انسانهای فهیم و دلسوزی است که خدمت به مردم و آگاهیبخشی را رسالت مهم خود میدانند.
در موضوع مدیریت بحران، در حقیقت ما زمانی این روش مدیریتی را به کار میگیریم که به نوعی در یک اتفاق ناخواسته گرفتار شدهایم. این اتفاق ناخواسته، تغییر مسیرهای ناگهانی و شاید به دلیل بروز اتفاقات بیرون از مجموعه به وجود آمده است. در بعضی از موارد با تفکیک قائل شدن بین مدیریت بحرانهای داخلی و برون سازمانی، میتوان این اتفاقات را به نحوی مدیریت کرد که حداقل آسیب را داشته باشند و اگر با این موضوع هوشمندانه برخورد کنیم، میتوانیم از آن تهدید به حالت فرصت، تغییر وضع دهیم. شاید این به تجربه افراد در حوزه مدیریت بحران و در حوزه کاریشان که فعال هستند، برمیگردد و بخشی هم منوط به هوش مدیریتی است که یک نفر دارد و بیشتر میتواند جنبه ذاتی داشته باشد. ما در بحرانهای گوناگون شاهد عکسالعملهای گوناگونی هستیم. میتوان 2 وجه مختلف را بین بحرانی که درون سازمان اتفاق میافتد و به بیرون درز میکند و بحرانی که از بیرون از سازمان به درون آن سازمان نفوذ پیدا میکند، با هم مقایسه کرد. اینها، هر 2 میتوانند آسیبرسان باشند، ولی وجه اول بیشتر به جامعه مخاطبانی که در حجم کم میتواند اثر بزرگی را داشته باشد و در وجه دوم، جامعه بزرگی که میتواند یک جامعه کوچکتر از خود را در خود حل کند. این موضوع در فعالیتی که ما در آن قرار داریم، یعنی آلودگی هوا به مقداری جدی است. یعنی ما غالبا لفظ بحران را در ادبیات زیست محیطی و در ادبیاتی داریم که در شرکت کنترل کیفیت هوا استفاده میشود. وضعیتی به نام بحران آلودگی هوا وجود دارد که این برای مجموعه ما یک وضعیت بیرونی است و شاید بیشترین بخشی که به آن تکیه میکنیم، این بخش از قضیه باشد، زیرا میتواند در سلامت مردم خیلی مؤثر عمل کند و در جامعه آثار آنی بگذارد که این اثرگذاری به عنوان یکی از عوامل در شرایط بحران خیلی مهم است. بحرانهای موجود که شاید در لحظه اتفاق خود، آثار مشخصی نداشته باشند، ولی بحرانهایی که آثار فوری دارند، به لحاظ مدیریتی و استراتژیک نسبت به آنهایی که تاخیر زمانی در نشان دادن آثارشان دارند، خیلی جدیتر است.