به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، به گفته کارشناسان مهمترین موضوع در رابطه با این امر بازاریابی است که نقش مهمی در بهدست آوردن بازار سایر کشورها دارد. به بیان دیگر با داشتن این مهارت است که میتوان از مزیت بازرگانی برخوردار بود تا به واسطه آن از ناکارایی نسبی در بازاررسانی کالا در مراحلی همچون بستهبندی، حمل، کنترل کیفیت، استانداردهای تولیدی، عدم دسترسی به اطلاعات مربوط به تجارت جهانی و ... کاست.
از جمله راهکارهایی که کارشناسان برای توسعه صادرات غیرنفتی پیشنهاد میکنند، فعال کردن دفاتر بازرگانی یا نمایندگیهای متعدد بازرگانی در کشورهای مختلف، انجام تحقیقات بازاریابی خارجی، ایجاد نمایشگاههای داخلی و خارجی برای معرفی توانمندیهای اقتصادی کشور، استفاده از آمار و اطلاعات لازم در ارتباط با حجم تجارت جهانی، ایجاد مراکز مطالعاتی در کشورهای هدف برای آشنایی با سلیقه و ترجیحات مصرفکنندگان در آن کشورها و آگاهی از شرایط بازارهای جهانی جهت افزایش سهم تجارت خارجی ایران در این بازارهاست که همه آن بهنوعی از جمله ابزارهای بازاریابی است. در این راستا شرکتهای مدیریت صادرات نیز برای بازاریابی برای صادرات و فروش محصولات داخلی کشور فعالیت کردهاند. با این حال دستاورد بازرگانان و مسئولان بازایابی برای توسعه صادرات بر اساس بررسیهای موجود در قیاس با کشورهای دیگر ناچیز بوده است. به همین دلیل لازم است مساله بازاریابی را در یک بررسی کارشناسانه مورد بحث قرار دهیم. بازاریابی تا چه اندازه دسترسی ما به بازارهای دیگر را فراهم خواهد کرد؟ شرکتهای مدیریت صادرات و بخشهای بازرگانی در کشور تاکنون چه کمکی به توسعه صادرات کردهاند؟ مهمترین معایت بازاریابی در کشور ما و دغدغههای آن چیست؟ چه شرکتهایی در زمینه بازاریابی موفق بودهاند و رمز موفقیت آنها چیست؟
حسن فروزانفر، نایبرئیس کمیسیون رقابت و خصوصیسازی اتاق ایران:
تولید داخلی براساس هدف صادرات طراحی نشده
نکته اساسی از اینجا آغاز میشود که تولید ما بر اساس صادرات و برای آن صورت نگرفته است. تولید داخلی ما بر اساس هدف صادرات طراحی نشده وقتی نگاه ما به صادرات این است که سرریز تولید داخلی را به بازارهای خارجی ببریم قطعا در صادرات موفق نخواهیم بود. تمام بخشهای تولیدی، دارویی و بهداشتی ما این رویه را دنبال کردهاند و نگاه آنها صرفا به تامین تولید داخل بوده حتی بخش کوچکی را به این منظور در نظر نداشتهاند. به همین دلیل نتواستهایم تولیدی داشته باشیم که مورد نیاز بازار صادرات باشد. معمولا روی این نکته تمرکز کردهایم که کالایی داشته باشیم که جایگزین واردات باشد به همین دلیل اضافه محصولات داخلی را سعی کردهایم با شعار صادرات واردات بازارهای داخلی کنیم بدون اینکه به مهمترین فاکتورهای بازاریابی آن چون، قیمت، میزان و ... توجه داشته باشیم. بازاریابی اصول چهارگانهای دارد که تولید ما از آن بهره نجسته است. برای مثال در بازاریابی به مواردی چون اینکه چه محصولی قرار است تولید شود؟ در چه بازاری به فروش برسد؟ چه قیمتی داشته باشد؟ و به چه اندازه باشد، توجه میشود حال آنکه تولید داخلی برای صادرات طراحی نشده تا از صافی این فاکتورها عبور کند. سیاستگذاری عمومی صنعت و تولید ما در طول سالهای گذاشته بهطوری طراحی شده که آمادگی لازم برای تشکیل کمپین حرفهای بازاریابی را ندارد. بنابراین مشکل ما در امر بازاریابی نه صرفا در رفتار بازاریابی یا اطلاعرسانیهای آن است بلکه در اهداف طراحی تولید است.
ثمانه نادری