به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، مهشاد سبحانی در رویدادی که در نخستین روز نمایشگاه برگزار شد، سخن میگفت.
علاوه بر وی، علی عمیدی، عضو هیاتمدیره و مدیر عامل سامانه تامین مالی کارن کراد به عنوان دبیر اجرایی پنل و شایان شلیله عضو هیات مدیره پارس فاندینگ و کمیل شاعری رئیس اداره سرمایهگذاریهای نوین شرکت تامین سرمایه بانک ملت نیز در این نشست حضور داشتند.
ITE 2018، به همت مرکز فابا، 22 تا 24 آبان سال جاری در محل دائمی نمایشگاههای شهرداری تهران، واقع در بوستان گفتوگو برگزار شد.
در ادامه، متن سخنان سبحانی را در این رویداد میخوانید.
فرهنگسازی و آموزش ضروری است
قبل از هر چیز در بحث تامین مالی جمعی یا کراودفاندینگ باید به این موضوع توجه داشت که گسترش و فراوانی این روش در نهایت به سود مصرفکننده است؛ چه از نگاه آن استارتاپی که به تامین سرمایه نیاز دارد و چه از جنبه سرمایهگذاری که برای سودآوری وارد یک پروژه میشود. البته باید به موضوع از نگاه بلندمدت نگریست؛ چرا که ذات کراودفاندینگ زودبازده نیست.
گسترش این روش به فرهنگسازی نیاز دارد و موضوع آموزش در این میان بسیار مهم است؛ هم برای سرمایهگذاران خرد و هم برای خود استارتاپها. اگر فرایند تامین مالی جمعی به طور اصولی انجام نگیرد و افراد با شناخت و آگاهی دقیق وارد این حوزه نشوند، بیشک معایب آن بیش از فوایدش خواهد بود.
تامین مالی جمعی در ایران به بومیسازی البته به صورت منطقی هم نیاز دارد. این امر باید از نظر شاخصهای ارزشگذاری و نوع عرضه در کشور بومی شود.
اکنون نه سرمایهگذاران، نه استارتاپها و نه عموم مردم آشنایی چندانی به اصول این مدل ندارند و باید دانش عمومی در مورد آن افزایش یابد.
اهمیت ارزشگذاری و نگارش مدل تجاری دقیق
هر مجموعهای که در حوزه سرمایهگذاری یا جذب سرمایه فعالیت میکند، باید بتواند مشتریان خود را ارزشگذاری کند. در مورد استارتاپها این موضوع اهمیت زیادی دارد؛ چرا که ارزش واقعی آنها در درازمدت تعیین میشود. به همین دلیل ارزشگذاری باید به صورت دقیق و با بهرهگیری از شاخصهای دقیق صورت گیرد.
در ایده هاب نیز گروهی به عنوان ناظر فنی همانند آنچه که در صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه انجام میشود، وظیفه غربالگری استارتاپهای متقاضی سرمایه را انجام میدهند. به ویژه در صورتی که قرار باشد برای استارتاپی از طریق عمومی و جمعی سرمایه جمع شود این امر اهمیت زیادی دارد. باید مدل تجاری و برنامه رشد چنین استارتاپی به گونهای نوشته شود که خطرات فعالیت آن کاهش یابد. به همین دلیل گاهی خود ایده هاب ممکن است برنامه تجاری استارتاپ را از نو بنویسد.
اهداف استارتاپ مشخص است و برای رسیدن به هرکدام از آنها به هزینه و زمانبندی نیاز دارد؛ گروهی که مدل تجاری و برنامه رشد را تهیه میکنند باید با اصول این کار آشنا باشند. لازم است که مشاور توانایی به استارتاپها در این زمینه کمک کند.
نگارش مدل تجاری علاوه بر مسائل تخصصی و فنی به در نظر گرفتن برخی شاخصها و تحولات اقتصادی مانند تورم و نیز نیاز دارد. باید همه این موارد در نظر گرفته شود تا بتوان بر اساس تامین مالی جمعی برای استارتاپی جذب سرمایه کرد.
ایده هاب قراردادی را با استارتاپ منعقد میکند که بر اساس برنامه رشد مشخصی برای آن سرمایه جذب کند و منابع مالی را در اختیار آن قرار دهد. در این صورت است که وجود ناظر فنی معنا مییابد.
ضروت نظارت پلتفرم بر عملکرد استارتاپها
ایده هاب در ادامه بر عملکرد استارتاپ نیز نظارت دارد؛ چرا که سرمایهگذار باید بداند پول او کجا سرمایهگذاری شده است. زمانی که ایده هاب از افراد میخواهد پول خود را به جای سپردهگذاری در بانک و گرفتن سود، در اختیار استارتاپها قرار دهند، باید نظارتهای بعدی را نیز انجام دهد.
ویژگی تامین مالی جمعی این است که باید به هر دو طرف استارتاپ و سرمایهگذاری توجه شود. اگر نگاهها تنها به یک سمت باشد، این ارتباط پایدار نمیماند و مرحلهای میرسد که یکی از آنها صحنه را ترک میکند. زمانی که استارتاپها به پلتفرم اعتماد نکنند وجود صدها سرمایهگذار نیز فایدهای ندارد. در مقابل، زمانی که سرمایهگذاران به پلتفرم مراجعه نکنند، سرمایهای جمع نمیشود.
به نظر میرسد اگر همان مرجعی که قیمتگذاری را انجام میدهد و برنامه رشد را مینویسد، نظارتهای بعد را نیز انجام دهد شرایط بهتر پیش میرود. البته خود این مرجع میتواند از همکاری یک شخص سوم هم برای اطمینان بیشتر از صحت روند فعالیت استارتاپها، بهره بگیرد تا مشخص شود که سرمایهگذاری به درستی انجام شده است. در این صورت روابط پایدارتر خواهد ماند.
این نظارت، اعتماد عمومی را به پلتفرمها افزایش میدهد و از تکرار تخلفات ناراحتکنندهای که در حوزه جذب سرمایههای مردم در پروژههای مختلف رخ داده است، جلوگیری میکند.
باید تکلیف محل نگهداری سرمایه مشخص شود
یکی از مشکلاتی که در دستورالعمل تامین مالی جمعی کسب و کارهای نوپای سازمان بورس وجود دارد این است که مشخص نمیکند سرمایه جمعآوری شده در کجا نگهداری شود. اگر پلتفرم این پول را در حساب خود سپردهگذاری و سود دریافت کند، تشویق میشود که آن را برای مدت زمان بیشتری نزد خود حفظ کند. نگهداری سرمایه در حساب مشترک با استارتاپ نیز مشکلات خود را دارد.
بهتر است فرابورس تکلیف این امر را مشخص کند. مساله محل نگهداری پول، هم برای سرمایهگذار اهمیت دارد و هم استارتاپ؛ چرا که پلتفرم به سرمایهگذار تعهد داده است که پول او را در کارآفرینی هزینه کند اما ممکن است وسوسه شود آن را در حساب خود نگهدارد و سود دریافت کند. به همین دلیل به بهانههای مختلف از تحویل دادن سرمایهها به استارتاپها خودداری میکند.