بانک و صنعت؛ با پایان یافتن جنگ‌جهانی دوم و تقسیم جهان به دو بلوک، نقش رسانه کاملاً تغییر پیدا کرد و بیشتر بلوکی شد! رسانه‌های حامی بلوک شرق و رسانه‌های حامی بلوک غرب. البته در این ما بین هم رسانه‌های مستقلی وجود داشتند که به سختی در حال ادامه حیات بودند. اما ماجرای اصلی رسانه امروز درست از آنجا شروع شد که بلوک شرق دست به سانسور و خفقان رسانه‌های تحت امر خود زد و این در حالی بود که غرب با رویکرد ایجاد توهم دولت ملت روز به روز به رسانه‌هایش بیشتر می‌پرداخت. کار تا آنجا پیش رفت که در بلوک شرق تعداد نامعلومی خبرنگار و نویسنده قتل عام شدند و یا به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده شدند و این در حالی بود که غرب روز به روز پایه‌های رسانه‌ای خود را قوی‌تر می‌کرد.
به جرات می‌توان گفت که پیش از فروپاشی دیوار برلین و همچنین فروپاشی شوروی جامعه غرب قدرت مطلق رسانه را در اختیار داشت و این قدرت را تا به امروز مجهزتر و پیراسته‌تر هم کرده به طوری که آن را به عنوان تیز ترین نوک پیکانش به سمت هرکسی بگیرد محکوم به نابودیست. روزی با قدرت همین رسانه شایعه می‌کند که رژیم صدام حسین مجهز به صلاح کشتار جمعیست و حتی جهانی را هم با خودش همراه می‌کند برای جنگ و اشغال یک کشور و حتی این قدرت را هم دارد که از اشغالگریش یک چهره‌ی نجات بخش بسازد و یک روز هم با کمک همین رسانه‌اش می‌تواند در یک کشور بحران اقتصادی به راه بیاندازد.
در امر اقتصاد پدیده رسانه می‌تواند پایه‌های کار را بنا بگذارد، یک رسانه قوی می‌تواند یک اقتصاد فروپاشیده را مجدداً جمع کند و گسترش دهد تا جایی که از آن یک اقتصاد رو به رشد و کار آمد جلوه دهد و البته که خلاف این امر هم ثابت است و این مهم آنقدر اهمیت دارد که یونسکو آن را به عنوان یکی از شاخصه‌های سواد معرفی کرده است.
کارشناسان این حوزه بر این امر مصراند که سواد رسانه نه تنها باید قدرت آگاهی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و تولید را داشته باشد بلکه سواد رسانه‌ای مستلزم داشتن قدرت نقد و اعلام وضعیت است چرا تنها راه مقابله با نفوذ رسانه‌هایی که می‌خواهند بر ضد یک جامعه عمل کنند این است.
محمد کرمانشاهی
این یادداشت در ویژه نامه الکترونیکی بورس، بانک و بیمه منتشر شده است.
