پایدار نماند مال بی تجارت زندگی بهادار تعهدی به ضمانت ملل اپلیکیشن پرداخت صاپ در مقابل اعتماد شما؛ مسئولیم خدمات دیجیتال بانک ایران زمین؛ تجربه ای متفاوت
آرشیو اخبار
روز
ماه
سال
پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري اسلامي ايران خانه ملت - خبرگزاري مجلس شوراي اسلامي پرتال جامع قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران logo-samandehi
  • | انصراف
به کانال تلگرام بانک و صنعت بپوندید بانک و صنعت را در اینستاگرام دنبال کنید
شماره: 265757 تاریخ : 1395/11/11-08:09:33
,10031,
آموزش بی‌توسعه

آموزش بی‌توسعه

کشورهای توسعه‌یافته 82 درصد از هزینه عمومی خود را برای آموزش و پرورش صرف می‌کنند که این امر نشان از اهمیت بخش آموزش در این کشورها دارد.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، در کشور ما نیز همه ساله درصد زیادی از هزینه‌های کشور صرف آموزش می‌شود که میزان آن در بودجه سال‌های گذشته به طور تقریبی  9.3 درصد از کل اعتبارات عمومی لایحه بودجه را شامل می‌شده است. بررسی‌های موجود همچنین نشان از تاثیر مثبت رشد هزینه آموزش بر سرمایه انسانی و رشد اقتصادی دارد، به طوری که تجربه نشان داده همگام با افزایش هزینه‌های آموزش  رشد اقتصادی و سرمایه‌ای افزون‌تر شده است.

 با این حال با وجود اینکه بودجه بخش آموزش کشور نسبت به خیلی از کشورها رقم بالایی است اما بخش آموزش در پیشبرد برنامه‌های توسعه‌ای کشور چندان موفق نبوده است. دانشجویان، دانش‌آموزان و فارغ‌التحصیلان پس از اتمام تحصیل بی‌نیاز از گذراندن دوره‌های آموزشی نیستند. 60 درصد متقاضیان آموزش‌های مهارت فارغ‌التحصیلان هستند و به همین دلیل همه ساله بخش عمده‌ای از هزینه بخش خصوصی صرف کارآموزی به نیروی کار می‌شود. از طرفی سهم ناچیز  آموزش‌های مهارت که از کل بودجه بخش آموزش 1.2 درصد است، گواه بی‌توجهی بخش آموزش کشور به مساله مهارت‌آموزی است. در جدول زیر میزان بودجه آموزش در کشورهای مختلف آمده است.

ردیف

کشور

بودجه آموزشی تقریبی (یورو)

درصد از بودجه

1

ژاپن

165 میلیارد

3.8

2

آمریکا

103 میلیارد

5.6

3

انگلیس

79.5 میلیارد

6.3

4

فرانسه

78.9 میلیارد

5.9

5

ایتالیا

78.9 میلیارد

4.5

6

ترکیه

22.2 میلیارد

3.9

7

نروژ

12.4 میلیارد

6.9

8

دانمارک

10.9 میلیارد

8.7

9

فنلاند

6.7 میلیارد

6.8

سوال اساسی این است: چرا در کشور ما بخش آموزش در هدایت واقعی نیروی کار و اثرگذاری بر آنها موثر نبوده است؟ کدامیک از نهادهای آموزشی در این راستا کوتاهی کرده‌اند؟ با وجود سرمایه‌گذاری‌های موجود در بخش آموزش، چرا مراکز آموزشی غیردولتی که در ارائه خدمات آموزشی به بیش از 50 درصد دانشجویان فعالیت دارد، بخش آموزش را به سمت‌وسویی روشن هدایت نکرده است؟ آیا فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیشترین بازخورد منفی را از سوی بازار کار دارند؟ سرمایه‌گذاری در بخش آموزش به چه صورت باید باشد تا اهداف توسعه‌ای و اقتصادی خصوصا تربیت نیروی کار از طریق آن حاصل آید؟ چرا در کشور ما بیشترین مشکل بخش اشتغال مربوط به نبود آموزش است و چرا در این زمینه سرمایه‌گذاری لازم انجام نشده است؟ به چه دلیل با وجود تعداد انبوه مراکز علمی و دانشگاهی در کشور در بخش آموزش ایران رتبه 65را به خود اختصاص داده است؟

همه این موارد به گفته کارشناسان، نشان از این مساله مهم دارد که بخش آموزش کارکرد آنچنانی نداشته و آنطور که باید، موفق عمل نکرده است و بدتر از همه اینکه فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که عمری را صرف تحصیل و دانشگاه کرده‌اند، باید بیشتر از همه اقشار جامعه طعم تلخ بیکاری را بچشند.

مهدی تقوی، استاد دانشگاه در این رابطه توضیح می‌دهد: مسیر آموزشی نسبت به گذشته از سمت‌وسوی درست خود منحرف شده است. نه فارغ‌التحصیلان دانشگاهی کنونی مانند فارغ‌التحصیلان گذشته متعهد و متخصص‌اند و نه مراکز آموزشی مثل قبل سخت‌گیر و جدی. از سوی دیگر مراکز علمی افزایش پیدا کرده، درحالی که این افزایش تنها به صورت کمی بود و در سمت دیگر یعنی کیفیت رشدی مشاهده نشده است.

وی با اشاره به نبود مکانیسم مشخص در بخش آموزش و هدفگذاری برای آن، می‌گوید: مشخص نیست هدف اساسی از آموزش چیست. از طرفی تضمینی هم بر اینکه افراد به صورت واقعی آموزش ببینند، نیست. دانشگاه‌ها تنها به یک‌سری مراحل تکراری آموزشی عادت کرده‌اند و دانشجویان نیز تنها به گرفتن مدرک می‌اندیشند. اساس و پایه نظام آموزشی در کشور براساس برنامه و هدف مشخصی نیست که اگر آن برنامه و یا هدف محقق نشد، بتوان کسی را زیر سوال برد و یا کسی را مقصر دانست.

تقوی می‌گوید: از سوی دیگر افزایش تعداد دانشگاه‌ها و شمار دانشجویان در حالیست که برای بازار کار مهارت بیش از مدرک و تحصیل اهمیت دارد و از آن جایی که دانشجویان حرفه‌ای و ماهر تربیت نشده‌اند، نمی‌توانند پاسخگوی خواسته‌های بازار کار باشند. بخشی از دانشگاه‌ها و مدارس  نیز به جای افزایش سطح توانمندی‌ها و مهارت‌های نیروی انسانی در پی افزایش سود خود هستند. مساله‌ای که به گفته برخی از کارشناسان، باعث شده مراکز آموزشی تبدیل به بنگاه اقتصادی شوند.

این استاد بازنشسته  دانشگاه می‌گوید: بنابراین چند راه بیشتر وجود ندارد؛ 1. اینکه نظام آموزشی در روش‌های به کارگرفته خود اصلاحاتی ایجاد کند. 2. مراکز آموزشی نسبت به پرورش و تربیت نیروی انسانی تعهد بیشتری به خرج دهند. 3. دولت هزینه‌های بیشتری صرف آموزش کند. البته بر مصرف این هزینه‌ها و چگونگی آن نظارت داشته باشد. 5. مراکز آموزشی هدفمند و باکیفیت باشند. 6. فضای علمی و دانشگاهی و به طور کلی آموزشی در راستای تقاضا و کشش بازار کار باشد.

از سوی دیگر بخشی از کارشناسان معتقدند همه سرمایه‌گذاری‌ها در آموزش و پرورش باید معطوف به معلم باشد تا بتواند پاسخ نیازهای فعلی بخش آموزشی را بدهد. به گفته آنها، از آن جایی که معلم‌ها مهم‌ترین و اصلی‌ترین واسطه‌ها در انتقال علم و دانش و یا مهارت‌اند، تقویت انگیزه، توانمندی و مهارت‌های آنها برای افزایش سطح کیفی کار آنها لازم است.



ارسال به دوستان با استفاده از:

نظر کاربران

Memory usage: 367
آینده خواندنی است طرح آرامش پست بانک ایران