پایدار نماند مال بی تجارت زندگی بهادار تعهدی به ضمانت ملل اپلیکیشن پرداخت صاپ در مقابل اعتماد شما؛ مسئولیم خدمات دیجیتال بانک ایران زمین؛ تجربه ای متفاوت
آرشیو اخبار
روز
ماه
سال
پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري اسلامي ايران خانه ملت - خبرگزاري مجلس شوراي اسلامي پرتال جامع قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران logo-samandehi
  • | انصراف
به کانال تلگرام بانک و صنعت بپوندید بانک و صنعت را در اینستاگرام دنبال کنید
شماره: 628 تاریخ : 1390/04/08-00:00:00
,3,
رنجنامه یک متقاضی وام از موسسه مالی اعتباری!!  2

رنجنامه یک متقاضی وام از موسسه مالی اعتباری!! 2

وقتی شنیدم که مدیریت بالا نشین موسسه واقع در منطقه پاسداران با وام 10 میلیون تومانی ام موافقت کرده است به دلیل نیاز شدید، از شادی درپوست خود نمی گنجیدم، غافل از این که .....

 نامه را بعد از سه بار رفت و آمد و اینکه مسوولان مربوطه باشند و امضاهای لازم در زیر ورقه موافقت نقش ببندد، دریافت کرده و به شعبه مالی خیابان زرتشت مراجعه و آنجا هم  یک روز معطل شدم و امضای لازم اخذ شد.

آدرس شعبه این موسسه مالی اعتبار را که به نام بسیج هم مزین است،  خیابان هاشمی ، نزدیک میدان هاشمی ثبت و خلاصه آنکه سه بار به این محل مراجعه کردم.

مسوول و کارکنان این شعبه یک دفعه اعلام نکردند که مدارک چیست و هر بار یک مساله را عنوان می داشتند و گمان متقاضی این است که اینها بنای پرداخت وام را ندارند در حالی که زبانی می گفتند، ما در خدمت مردم و خلق الله هستیم و وام که از جیب ما نباید پرداخت شود.

قرار بود دو ضامن از کارمندان رسمی را معرفی کنم که امکان نشد و یک کارمند با من همراه شد که تا اینجای کار ، میزان وام از 10 میلیون تومان به 5 میلیون کاهش یافت و چون نیاز داشتم ، راضی شدم.

شناسنامه، کارت ملی ، عکس ، قبض گاز و برق و ... چک  و همه چیزهایی که خواسته بودند " البته در چند مرحله آماده شد، و روز که قرار بود ، وام را بپردازند، گفتند، حساب بانکی شما برای چک فعال است ، آیا چک متعلق به تهران است ؟ و... از این نوع سووال های بنی اسراییلی!!!

همه چیز آماده بود ، آما دسته چک مربوط به شهر دیگری بود و هر قدر گفتم ، برادر من که اینقدر با آرامی کار می کنید و آرامش دارید، امروزه بانک ها و موسسه های مالی به شبکه شتاب متصل هستند و نباید تفاوتی کند که چک مربوط به کدام شهر است ،به خرجشان نرفت و از دادن وام خودداری کردند.

شما، بله شما شهروند و مخاطب عزیز اگر جای من باشید چه می کنید، بعد از پنج روزتمام معطلی و صرف هزینه و خواهش و تمنای رییس شعبه و کارمند و ضامن ، حالا هیچ چیز دستم را نگرفته است.

 واقعا این کار ، برای یک موسسه مالی ، اعتباری که نام مقدسی هم برای خودش انتخاب کرده است ، پسندیده است؟!، چرا مسوولان و مدیران این موسسه به حداقل ها توجه نمی کنند تا مردم سرگردان نشوند.

اینکه رییس شعبه و کارکنان چه ساعتی می آیند و چگونه کار می کنند و مدتی را با تلفن و صرف صبحانه و امثال آن می گذرانند به بنده ارتباطی ندارد و حرفی نمی زنم ، اما این حق من شهروند است ، اگر وامی را موافقت می کنید، به ساده ترین شکل بپردازید که حلاوت آن در ذهن متقاضی بماند، نه آنکه بعد از این همه تلاش ، ناچار شود به رسانه ای نامه ای بنویسید و تقاضای وامش به رنجنامه تبدیل شود.

بانک مرکزی هم که بر این موسسه ها و بانک ها نظارت دارد، در عمل نظارت کند و اجازه ندهد ، مردم این قدر آزاد و اذیت ببینند به ویژه آنکه در مطبوعات خبرهای زیادی از پرداخت وام های چند میلیارد تومانی با شرایط ساده از سوی همین بانک های دولتی و خصوصی و موسسه های منتشر می شود و آقایان هم نظاره گر هستند.

چگونه است که برای وام ازدواج یا یک وام ضروری یک شهروند باید این همه اذیت شود و سرانجام هم دست خالی بماند ، اما حضرات وابسته و غیر وابسته و زیر میز دهنده وام های چند صدمیلیون تومانی و میلیارد دریافت می کنند.؟!!

                                                                 یک متقاضی وام – 5 تیرماه 1390

 



ارسال به دوستان با استفاده از:

نظر کاربران

Memory usage: 125
آینده خواندنی است طرح آرامش پست بانک ایران